خو گرفته با درد
| گروه اجتماعی|
مصائب خوزستان از تعداد انگشتان دست فراتر رفته و هر روز گوشه ای از این سرزمین نفت خیز، زخمی تازه برمی دارد، از آبی که ندارد و هوایی که پس است تا ریزگردهایی که هر دم، نفسش را بریده اند.
البته جویهای گندیده آب و نبرد فرسایشی ریه های ناسالم با طوفان گردوغبار را هم نباید از قلم انداخت و عدم تخصیص و توزیع بهینه و مناسب منابع که به توسعه نابرابر و فقرِ گسترده منجر شده و رتبه دوم این استان در بیکاری که قابل اغماض نیست. حالا در میان این همه مصیبت، وقتی سخنگوی وزارت بهداشت پشت تریبون می ایستد و نسبت به قرمز بودن این منطقه هشدار می دهد،
اهالی خوزستان خم به ابرو نمی آورند و کرونای جانی را با سلاح مرگباری که در دست دارد، بیشتر شبیه یک شوخی بی مزه تلویزیونی می دانند!
تغییر رفتار عمومی، مستلزم سیاستگذاری جامع
شاید از دریچه نگاه مسئولان، نوعی بی توجهی و بی خیالی مفرط، به گونه ای که گویی خبری نیست و اتفاقی نیفتاده، باعث طغیان کرونا در خوزستان شده باشد اما از زاویه دید پژوهشگران اجتماعی، اهالی این استان، تجربیات ترسناکی را از سر گذرانده و بلایای عجیب و غریبی را تجربه کرده اند و گویی هربار به استقبال مرگ رفته اند و برگشته اند. از سوی دیگر، آشفتگی فکری و ذهنی این جامعه ۴٫۵ میلیون نفری را نباید نادیده گرفت، از این نظر که توصیههای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی بدون در نظر گرفتن وضعیت معیشت، گروههای آسیبپذیر اقتصادی را دچار درگیری ذهنی کرده و آنطور که معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت لرستان گفته: قیمت هر لیتر الکل ۷۰ درصد ویسیان برای مصرفکننده ۳۴ هزار تومان و هر لیتر الکل۹۰ تا۹۶ درصد ویسیان نیز ۳۶ هزار تومان تعیین شده است که به روایت خبرگزاری ایلنا، با این نرخ، یک سوم حداکثر مبلغ پرداختی دولت صرف حدود ۶ بطری الکل خواهد بود که برای مصرف یک خانوار ۴ نفره معقول خواهد بود. خرید مواد ضدعفونیکننده برای این خانوادهها به معنای حداقل امور زنده ماندن بسیار ناکافی است. همچنین نتایج تازه ترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) درباره تأثیرات کرونا بر سبک زندگی و معیشت مردم ایران نشان میدهد، وضعیت اغلب مردم نسبت به قبل بدتر شده است.از شرکتکنندگان در این نظرسنجی پرسیده شده است که کدام یک از شرایط اقتصادی پس از شیوع ویروس کرونا برای آنها پیش آمده است. شرکتکنندگان امکان اشاره به چندین گزینه را در این پرسش داشتهاند. نتایج نشان میدهد وضعیت اغلب مردم نسبت به قبل بدتر شده است. مطابق پاسخ ها، شیوع کرونا درآمد ۵۰٫۷ درصد را کاهش داده است و موجب تعطیلی کسبوکار ۴۱٫۷درصد از افراد شده است. آمار نگرانکننده آنجاست که از هر ۷٫۵ نفر ایرانی، یک نفر شغل خود را از دست داده است (۱۳٫۵درصد) و این آمار بسیار نگرانکننده است و حاکی از افزایش سطح بیکاری در جامعه پس از کرونا خواهد بود. فقط ۲۶٫۳درصد از افراد نظرسنجی شده، اعلام کردهاند که وضعیت اقتصادیشان نسبت به گذشته تغییری نکرده است. بنابراین علت کلان این مسئله، یعنی عدم مراعات توصیه های بهداشتی با سیاستهای مقابله با بحران کرونا مرتبط است. سیاستگذاری برای تغییر رفتار عمومی و ترغیب جامعه به در پیش گرفتن رفتاری خاص در شرایطی ویژه و غیرعادی، مستلزم توجه به تمام جنبههای زندگی از جانب سیاستگذاران است.
شرح حالی از چالشهای خوزستان
اما فارغ از جنبه های اقتصادی که اتفاقا حائز اهمیت اند، باید به نکات ابتدایی این متن وفادار بمانیم و به زخم های متعددی اشاره کنیم که پیکر سرزمین «خوزها» را به طریقی زخمی کرده و سبب شده اهالی آن، کمی تا قسمتی در برابر کرونا بی تفاوت باشند. در این باره مصداق های فراوانی قابل ذکر است، نظیر سیستم دفع آبهای سطحی در اهواز و خطر سیل و آبگرفتگی در پی بارش باران که سالهاست منجر به زیر آب رفتن خیابانها و معابر و پسزدگی فاضلاب در اهواز می شود. از سوی دیگر در جریان سیل فروردین ماه خوزستان در سال گذشته، «چندین شهر و ۱۳۳ روستا دچار آبگرفتگی شدند و باعث تخلیه کلی یا جزئی ۳۷۴ روستا گردید و بیش از ۲۵۰ هزار نفر را درگیر خود کرد. تنها در شهر و روستاهای اهواز به ۲۴۰۰ خانه مسکونی آسیب وارد شد با خساراتی بالغبر ۵۶۰۰ میلیارد تومان. بر اساس آخرین برآوردها ۲۲۴ هزار هکتار از اراضی کشاورزی تحت تأثیر سیلاب قرارگرفتهاند، خسارتی در حدود ۲ هزار میلیارد تومان. همچنین به حدود ۱۲۰۰ هکتار از مزارع پرورش ماهی خسارت وارد شده و بیش از ۶۰۰ هزار قطعه ماهی تلف شد. علاوه بر این
۱۲۰۰ فروند کندوی زنبور عسل و بیش از ۲۵۰۰ رأس دام سبک و سنگین در جریان سیلاب از بین رفت. بخش عشایری خوزستان در حدود ۶۵ میلیارد تومان خسارت دید. در نهایت طبق جمعبندیِ آخرین برآوردها، به گفته مدیرکل مدیریت بحران خوزستان، خسارت وارد شده به بخشهای مختلف استان خوزستان در سیل بهار ۹۸، ۱۲ هزار و ۵۱۲ میلیارد تومان محاسبه شده است.»(آبادان نامه- سیل خوزستان و چالش وظایف اجتماعی دولت) از طرفی افزایش فاصله طبقاتی و فزونی جمعیت فقرا، اسکان در سکونتگاههای ارزان و غیرمقاوم، سکونت در محلههایی با ظرفیتِ بالا در وقوع حوادث طبیعی به دلیل حاصلخیزی زمین یا نزدیکی به آب، تصرف زمینهای کشاورزی مرغوب و امن از سوی شرکتهای بزرگ کشتوصنعت و کالایی شدن مناطق شهری که حاشیهنشینی و اجبار به رانده شدن در مناطق مستعد خطر را افزایش میدهد از دیگر چالش های خوزستان است و نمی توان به سادگی از کنارش گذر کرد. خوزستان با دارا بودن ۶ درصد جمعیت کشور رتبه دوم در تولید ناخالص ملی را داراست. این عمدتاً به دلیل دارا بودن منابع نفتی و موقعیتِ خاصِ استراتژیک و طبیعی آن است که امکان تولید ثروت را به شکلهای مختلف میسر میکند. تولید ۷۰ درصد نفت کشور، تولید ۵۰ درصد محصولات پتروشیمی، جایگاه دوم در تولید محصولات کشاورزی، جایگاه دوم در تولید فولاد کشور و بالغبر ۵۰ میلیون تن ظرفیت بندری در استان خوزستان،از ویژگی های دیگر این استان است. روی دیگر سکه اما خوزستان با معضلاتی عمیق دست به گریبان است.
نرخ بالای بیکاری و مهاجرت و فقر در کنار فرسودگی زیرساختهای شهری و روستایی همچون کیفیت آب و برق و گازرسانی، راهها، به اضافه بحرانهای زیستمحیطی چون ریزگرد و طوفان شن و بارانهای اسیدی و آلودگی هوا از خوزستان چهرهای ساخته تکیده .
وضعیت موجود ریزگردها حاصل سالیان طولانی سوء مدیریت ویرانگر در مدیریت منابع آب است و مردم در خوزستان حتی آب آشامیدنی سالم وکافی در دسترس ندارند، در چنین شرایطی چطور می توان آب سدها را به سوی هورالعظیم رها کرد یا برای حمایت از پوشش گیاهی موردکاشت روی اراضی مالچ پاشی شده شبکه آبیاری گسترده راه اندازی کرد؟
قرار گرفتن در رتبه دوم بیکاری
دامنه مشکلات تنها به موارد ذکر شده خلاصه نمی شود و با یک جستجوی ساده اینترنتی می توان به پژوهش های بسیاری درباره مسائل و چالش های این استان اشاره کرد، از جمله قرار گرفتن در رتبه دوم بیکاری در تابستان ۹۷ (ایسنا به نقل از رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی خوزستان)، رتبه ۲۵ در میزان درجه توسعهیافتگی میان استانهای کشور (شکاف توسعه استانهای ایران، جمال فتحاللهی و همکاران)، رتبه ۲۰ میان استانها در جمعیت فقیر (گزارش مرکز پژوهشهای مجلس)، قرار گرفتن در گروه ناامن غذایی میان استانهای کشور (مدیر گروه تحقیقاتی مؤلفههای اجتماعی سلامت مرکز ملی سلامت)، رتبه ۲۳ در میزان پسانداز مالی (گزارش تجارتنیوز بر اساس گزارش مرکز آمار ایران)، دارا بودن رتبه اول در فرستادن مهاجر به دیگر استانها در بازه زمانی ۹۵-۹۰ (ایرنا به نقل از معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامهریزی خوزستان بر اساس سرشماری سال ۹۵)،
رتبه ۱۵ در میان استانهای کشور از لحاظ دسترسی به شاخصهای بهداشت و درمان (رتبهبندی استانهای کشور جمهوری اسلامی ایران از لحاظ دسترسی به شاخصهای بهداشت و درمان، محمدحسین طحاری مهرجردی و همکاران)،
رتبه ۱۸ در ارتباط با ۷ شاخص اقتصادی (پایش عملکرد و رتبهبندی استانها بر اساس شاخصهای حوزه وزارت امور اقتصادی و دارایی، عمادالدین سخایی)، رتبه ۱۰ در ارزیابی و تحلیل شاخصهای توسعه انسانی در مناطق شهری کشور (ارزیابی و تحلیل شاخصهای توسعه انسانی در مناطق شهری کشور، مهدی زنگنه) و نیز رتبه ۱۲ در سطح کیفیت زندگی میان استانهای کشور (بررسی کیفیت زندگی شهری، احمد مؤذنی و همکاران) نشان از واقعیتی تلخ از سیمای توسعهنیافتگی خوزستان و شرایط زیستی ساکنان آن دارد که هریک از این مولفه ها در تاب آوری و عدم پذیرش کرونا و پروتکل های بهداشتی از سوی اهالی این منطقه حائز اهمیت است.
بافت عشایری و عدم توجه به توصیههای بهداشتی
با این همه مطابق دیدگاه اهالی بومی، غالب بافت جمعیتی در خوزستان، عشایری و قبیله ای است و این ها کمتر تابع اصول و قواعد مسلط شهری در حوزه رعایت فاصله گذاری و پروتکل های بهداشتی اند و حضور در مراسم های عزا و عروسی در زمره ارزش های فرهنگی شان به شمار
می رود بنابراین توصیه های بهداشتی باید با زبان و شیوه رفتاری آنان آموزش داده شود و نکته دیگر این است که محدودیتها بسیار زود برداشته شد و در عین حال تمام بازارها در استان خوزستان بازگشایی شدند و مطابق گفته های، امین منصوربیگی
رئیس اورژانس ۱۱۵ منطقه اروندكنار: «بهطور معمول، رفت و آمد در منطقه آزاد اروند – آبادان و خرمشهر – زیاد است و افراد زیادی از شهرهای مجاور برای خرید به این منطقه میآیند. بنابراین، بعد از لغو قرنطینه، مراجعات زیاد شد و آمار بیماران، سیر صعودی داشت در حالی كه با اجرای قرنطینه، به تثبیت آمار رسیده بودیم اما با لغو قرنطینه، دوباره شرایط به حالت قبل از قرنطینه برگشت» بالطبع وقتی مردم میشنوند كه رئیسجمهوری و سایر مقامات مسئول در مصاحبههایشان میگویند وضعیت ما خیلی خوب است و بیماری را كنترل كرده ایم، مردم هم تصور می کنند، وضعیت عادی شده است. طی یك ماه گذشته، آمار ابتلا در این استان، ۲۰۰ الی ۳۰۰ درصد
و آمار بستری، ۶۰ درصد افزایش داشته است
و ۲۵ اردیبهشت ماه، کانون صنفی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در پیامی نسبت به همه گیری
مجدد کووید ۱۹ هشدار داده و اعلام کردند: مسئولان ذیربط باید بدون هیچ مسامحه ای، تا کاهش معنی دار تعداد مبتلایان، دستورالعمل های بهداشتی مصوب را در همه صنوف، سازمان ها و ادارات و بانک ها به صورت جدی اعمال و ارزیابی و نظارت نمایند. از طرف دیگر، بازگشایی عجولانه مدارس و احتمالا دانشگاه ها نیز قطعا در حال حاضر در استان خوزستان نمی تواند در دستور کار قرار گیرد زیرا میتواند پیامدهای بسیار منفی به همراه داشته باشد.
وضعیت خطرناک کرونا با چاشنی گردوغبار
این هشدارها در شرایطی از سوی اعضای هیئت علمی داده می شود که طی روزهای گذشته، کیانوش جهانپور با اعلام وضعیت نگران کننده خوزستان تاکید کرد، این استان در وضعیت قرمز است و موارد بستری و سرپایی اش افزایش یافته است و در نقطه مقابل، غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان این مسئله را ناشی از افزایش حجم عملیات شناسایی بیماران کرونایی عنوان کرد، حال آنکه بیش از ۱۰ شهر این استان در وضعیت خطرناکی از نظر اپیدمی کرونا قرار دارد و اکنون در شرایطی با موج دوم بیماری روبهرو شده که طی روزهای اخیر به اسارت گرد و غباری درآمده که سال هاست ریههای ساکنان این خطه را هدف قرار داده، چشمانشان را آلوده، زندگی شان
را مختل کرده و همه هست و نیستشان را تحت الشعاع قرار داده و مصائبی که پیش تر به آن پرداختیم، شرایط زندگی را برای مردم این منطقه سخت تر کرده است. در عین حال طی روزهای گذشته برای مهار کرونا، بار دیگر تمام دوایر دولتی و اصناف تعطیل شدند و نظارت روزانه برای بررسی نحوه رعایت اصناف و مراکز تجاری از این دستور شکل جدی تری به خود گرفت و فعالیت هر صنف غیر از نانواییها، سوپرمارکتها، پروتئینیها، میوه و ترهبارفروشیها و داروخانهها، در کنار تدابیر شدید ترافیکی، تعطیلی بازار هسته مرکزی شهر و ممنوعیت تردد در خیابانهای اصلی اهواز اعمال شد تا شاید مسئولان امر بتوانند از دامنه بحران بیماری بکاهند و مردم را با خود همراه کنند.
گسل اجتماعی و مدیریتی در خوزستان
برهمین اساس «عباس نعیمی جورشری»، جامعه شناس با اشاره به وضعیت خوزستان و تحلیل سیاست های شتابزده مسئولان و رفتار اهالی بومی این منطقه در قبال سیاست های
اتخاذ شده به «رسالت» توضیح می دهد: «تصور می کنم خوزستان هم مانند سایر نقاط ایران از این رویه آسیب دیده و مدیریت بحران اگرچه در بخش هایی خوب عمل کرده ولی باتوجه به اینکه ناگهان وضعیت را عادی اعلام نموده، باعث صدمه رساندن به برخی نقاط شده و خوزستان هم تابع همین مسئله است. اینکه چه چیزی سبب
می شود یک منطقه یا ناحیه ، آمارش شدیدتر و بیشتر از سایر نقاط باشد به چندعامل متغیر باز می گردد از جمله ساختار اجتماعی. اتفاقا عامل عشیره ای به همه نقاط خوزستان مربوط نمی شود. بخشی از نواحی این استان، بافت عشیره ای دارد که البته بر نوع کنش اجتماعی مردم در باب سلامت، اثرگذار است. اثری که غالبا مثبت نیست و بر مراعات قرار ندارد. بنابراین باید دلایل را در طرحی بزرگتر نظاره کرد. باید دقیق شد که خوزستان در شرایط پیش از کرونا هم به لحاظ بهداشتی به واسطه ریزگردهایی که آنجا را مورد هجوم قرار داده اند و یا وضعیت آب و هوا و خشکسالی، وضعیت مناسبی نداشته و از طرف دیگر، آنها پس از سالها خشکسالی با سیل مواجه شده اند و مصائب هر دو بُعد را تجربه کرده اند، از این جهت این استان به لحاظ سخت افزاری نسبت به سایر نقاط کشور، آمادگی ضعیف تری داشته است چون یک پیشینه خشکسالی و ریزگردها و بعدهم سیل را از سر گذرانده. به عبارت دیگر، عوامل وخامت آفرینی را پشت سرنهاده که این مصائب مردم این منطقه را برای مواجهه با پدیده تازه ای به نام کووید ۱۹ در موقعیت ناتوانی و ضعف قرار داده است. پیش تر در خشکسالی و سیل، این مردم بخش زیادی از دارایی خود را از دست داده اند و حتی متحمل ضررهای جانی شده اند، از این حیث در تنگنای معیشتی هستند. این امر قابل فهم است، آنها تعاملات بیرونی خود را قطع نکرده اند تا بتوانند کسب درآمد کنند.»
این جامعه شناس در ادامه گفته هایش عنوان می کند: «علاوه بر اینها در وجه روانشناسی اجتماعی تذکری وجود دارد. انسانی که مشکلات متعددی را تجربه کرده به لحاظ روانی خسته و فرسوده می شود و چندان اهل مراعات نیست. او با این احساس ضرب المثل گونه دست به گریبان است: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب! بنابراین در رابطه با وضعیت بغرنج خوزستان باید از دو بخش نام برد، اول مدیریت کلی این ماجراست که شرایط را در سراسر کشور به یکباره عادی اعلام کرده و دوم اینکه این استان پیش از ورود کرونا هم با مشکلات ساختاری روبه رو بوده و صدمه و خسارت دیده است. هربار بعد از مصیبت های تازه ای که متحمل شده، وارد مرحله ترمیم و بازسازی نشده تا بتواند به مصاف مشکل دیگری به نام کرونا برود.باید توجه داشت که در یک سطح وسیع جامعه شناختی، ما با بحث «مرکز_پیرامون» روبه رو هستیم، در ایران چند گسل اجتماعی و مدیریتی و توسعه ای داریم که از جمله آنها می توان گسل «مرکز_پیرامون» را ذکر کرد، به این معنا که بخش مهمی از توجه و اعتنا و سرمایه و توسعه؛ متوجه مرکز است و نواحی پیرامونی، کمتر توجه و توسعه و اعتنا و حمایت دریافت می کنند. این قاعده کلی در ایران وجود دارد و تنها مربوط به خوزستان نمی شود اما از آنجایی که این استان هم، تابع همین فرمول است، از این جهت صدمه دیده و از خوزستان هم می توان به عنوان یکی از نواحی پیرامونی به لحاظ جامعه شناسی توسعه نام برد. این ناحیه در فاصله از پایتخت قرار دارد و این باعث می شود که کمتر مورد توجه باشد. این وضعیت در نواحی متعدد از جمله بوشهر و سیستان هم وجود دارد و حتی مدارس کپری همچنان دایر است، از دیگر سو نواحی غربی کشور، ایلام، کردستان، کرمانشاه تا آذربایجان غربی و در سمت دیگر کشور حتی استان مستعد و متولی مانند گیلان از بی اعتنایی در وجه توسعه رنج می برد. فلذا از این مسئله می توان یک فرمول استخراج کرد که مرکز، سرمایه ها و توجه را جلب می کند و به همین نسبت توسعه بیشتر در آن رخ می دهد اما در نواحی حاشیه ای و کمتر توسعه یافته چنین نیست. در جایی مثل خوزستان که بر روی نفت خوابیده، این پدیده تاثیرات منفی فرهنگی نیز دارد. احساس جمعی مردم آن مناطق بر این تصور استوار است که پول نفت این مردم در مرکز هزینه می شود و خودشان
بی بهره اند. این یک نیروی گریز از مرکز ایجاد می کند که بایستی بدان هشدار داد. به همین دلیل شاهد یک ناهمسانی و عدم توازن در امر توسعه هستیم و خوزستان هم تابع همین تحلیل است.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.