اخبار ویژه »
شناسه خبر : 3589
پرینتخانه » یادداشت
تاریخ انتشار : 08 خرداد 1398 - 23:28 |
خرسند از پاداش عمري جهاد
سه سال از شهادت ديده بان انقلاب گذشته بود که مجمع عمومي مؤتلفه اسلامي در سالني تازه مزين شده به نام شهيد سيد اسدالله لاجوردي برگزار شد.
محمد مهدي اسلامي
سه سال از شهادت ديده بان انقلاب گذشته بود که مجمع عمومي مؤتلفه اسلامي در سالني تازه مزين شده به نام شهيد سيد اسدالله لاجوردي برگزار شد. در روزگار هجمه رسانهاي گسترده روزنامههاي زنجيرهاي عليه انقلابيون و با عزمي راسخ براي تداوم راه شهداي اين حزب از ۱۳۴۴ تا ۱۳۷۷٫ روزهايي که مدعيان اصلاحطلبي با تکيه بر قواي مقننه و مجريه، مسير خطرناکي را در پيش گرفته بودند که موجب گستاخي سازمان منافقين و بازگشت ترورها به حوادث يوميه شده بود و کسي نمي دانست که باز هم در شهادت به روي عضوي از شوراي مرکزي اين تشکل انقلابي باز خواهد شد؟
در همان مجمع عمومي بود که براي اولين بار حجت الاسلام محمد خرسند نامزد حضور در شوراي مرکزي شد و براي معرفي خود – که آن روزگار دبير اين حزب در قم بود- پشت تريبون آمد و با مزاحي شيرين، از ضرورت حضور روحانيت در جمع شوراي مرکزي گفت. از آن تاريخ هفت بار با رأي بالاي اعضا در مجمع عمومي به عضويت شوراي مرکزي اين تشکل انقلابي در آمد و براي تداوم راه شهداي مؤتلفه اسلامي با ديگر راهپويان آن شبشکنان ميثاق بست.
سالها بعد، وقتي او با سؤال خبرنگاري مواجه شد که از نگراني تلاقي وظايف امام جمعه بودن با عضويت در يک حزب سياسي پرسيده بود، پاسخ داد: « بنده جريان مؤتلفه اسلامي را بيشتر يك جريان فكري و فرهنگي و اعتقادي برخاسته از تفكر اصيل روحانيت و به ويژه حضرت امام ميدانم و ماهيت مؤتلفه را با ماهيت گروههاي ديگر متفاوت ميدانم، به علاوه اينكه بنده رابط مؤتلفه با حوزه و مراجع بودهام و اگر تشخيص ميدادم اينكار با موازين شرعي و ديني تضاد دارد قطعاً وارد اين عرصه نميشدم.» او البته در ادامه با اشاره به سوابق فرهنگيش تصريح کرده بود که از روحيه تشکيلاتي براي تقويت وظايف امامت جمعه بهره خواهد گرفت، اما در جايگاه حقوقيش فراجناحي خواهد انديشيد و در منطقه مسئوليت خود وارد دستهبنديهاي سياسي نخواهد شد.
از اين منظر بايد او را امام جمعهاي متمايز دانست. امام جمعهاي که با حضور در حزب جمهوري اسلامي و پس از آن حضور در حزب مؤتلفه اسلامي به عنوان دبير کازرون در سال ۱۳۷۰، رويکردي راهبردي به لوازم اداره يک شهر يافته بود و با نگاهي بلند، کازرون را با برگزاري کنگره بينالمللي سلمان فارسي و بزرگداشت شخصيتهايي همچون آيت الله سيداحمد پيشوا و آيت الله ايماني در سطح تراز فرهنگ ملي مطرح ساخت؛ حوزه علميه مکتب الصادق(ع) کازرون را توسعه داد و در کنار آن براي خواهران حوزه علميه تأسيس کرد و … اما اين اشتغالات او را از حضور در ديگر عرصهها باز نداشت و اگر حقي در معرض تضييع مشاهده ميکرد – همچون حضورش در ميدان شهداي کازرون در فروردين سال گذشته – به رديف اول صفوف مردم ميپيوست، در جشن دانشجويان حاضر ميشد و دغدغه حفظ معماري سنتي کازرون و احياي درياچه پريشان را داشت و …
او از ۱۶ سالگي با حضور در دفاع مقدس جهاد را آغاز کرد و تا لحظه شهادت از حضور دليرانه براي آرمانش نهراسيد؛ آنچنان که دو هفته قبل از عروجش، با انتقاد از همراهي کنندگان جنگ رواني دشمن گفت: «کاسبان ترس عدهاي مرعوبند، عدهاي هم ستون پنجم و مهره دشمنند و ميخواهند با ترساندن مردم، بتوانند کار ناتمام دشمن در داخل را تمام کنند.» و بلافاصله ميدان جهاد جديد را اعلام کرده بود: «چرا جنگ واقعي را جدي نميگيريم و به دنبال يک جنگ تخيلي ميگرديم؟ جنگ واقعي امروز ما، جنگ اقتصادي است.»
اين شاگرد حوزه که سالها درس خارج حضرت آيات عظام مكارم شيرازي، جعفر سبحاني، نوري همداني و … را تلمذ کرده بود؛ پس از ۱۲ سال تبيين معارف الهي و بصيرت انقلابي از سنگر امامت جمعه، در آخرين جلسه کاريش براي بزرگداشت ياد امام و شهداي قيام ۱۵ خرداد و نيز اقامه نماز عيد سعيد فطر و ديدار مردمي عمومي عيدانه هماهنگيها را به سرانجام رساند، حال آنکه تقدير الهي آن بود که مردم به ديدار و تشييع پيکر در خون غلطيدهاش بيايند و در مراسم سيامين سالروز عروج خميني کبير(ره)، در کنار السابقون شهيدش به مقام عند ربهم يرزقون نائل آمده و روحش در کنار امام راحل آرام گيرد.
سه سال از شهادت ديده بان انقلاب گذشته بود که مجمع عمومي مؤتلفه اسلامي در سالني تازه مزين شده به نام شهيد سيد اسدالله لاجوردي برگزار شد. در روزگار هجمه رسانهاي گسترده روزنامههاي زنجيرهاي عليه انقلابيون و با عزمي راسخ براي تداوم راه شهداي اين حزب از ۱۳۴۴ تا ۱۳۷۷٫ روزهايي که مدعيان اصلاحطلبي با تکيه بر قواي مقننه و مجريه، مسير خطرناکي را در پيش گرفته بودند که موجب گستاخي سازمان منافقين و بازگشت ترورها به حوادث يوميه شده بود و کسي نمي دانست که باز هم در شهادت به روي عضوي از شوراي مرکزي اين تشکل انقلابي باز خواهد شد؟
در همان مجمع عمومي بود که براي اولين بار حجت الاسلام محمد خرسند نامزد حضور در شوراي مرکزي شد و براي معرفي خود – که آن روزگار دبير اين حزب در قم بود- پشت تريبون آمد و با مزاحي شيرين، از ضرورت حضور روحانيت در جمع شوراي مرکزي گفت. از آن تاريخ هفت بار با رأي بالاي اعضا در مجمع عمومي به عضويت شوراي مرکزي اين تشکل انقلابي در آمد و براي تداوم راه شهداي مؤتلفه اسلامي با ديگر راهپويان آن شبشکنان ميثاق بست.
سالها بعد، وقتي او با سؤال خبرنگاري مواجه شد که از نگراني تلاقي وظايف امام جمعه بودن با عضويت در يک حزب سياسي پرسيده بود، پاسخ داد: « بنده جريان مؤتلفه اسلامي را بيشتر يك جريان فكري و فرهنگي و اعتقادي برخاسته از تفكر اصيل روحانيت و به ويژه حضرت امام ميدانم و ماهيت مؤتلفه را با ماهيت گروههاي ديگر متفاوت ميدانم، به علاوه اينكه بنده رابط مؤتلفه با حوزه و مراجع بودهام و اگر تشخيص ميدادم اينكار با موازين شرعي و ديني تضاد دارد قطعاً وارد اين عرصه نميشدم.» او البته در ادامه با اشاره به سوابق فرهنگيش تصريح کرده بود که از روحيه تشکيلاتي براي تقويت وظايف امامت جمعه بهره خواهد گرفت، اما در جايگاه حقوقيش فراجناحي خواهد انديشيد و در منطقه مسئوليت خود وارد دستهبنديهاي سياسي نخواهد شد.
از اين منظر بايد او را امام جمعهاي متمايز دانست. امام جمعهاي که با حضور در حزب جمهوري اسلامي و پس از آن حضور در حزب مؤتلفه اسلامي به عنوان دبير کازرون در سال ۱۳۷۰، رويکردي راهبردي به لوازم اداره يک شهر يافته بود و با نگاهي بلند، کازرون را با برگزاري کنگره بينالمللي سلمان فارسي و بزرگداشت شخصيتهايي همچون آيت الله سيداحمد پيشوا و آيت الله ايماني در سطح تراز فرهنگ ملي مطرح ساخت؛ حوزه علميه مکتب الصادق(ع) کازرون را توسعه داد و در کنار آن براي خواهران حوزه علميه تأسيس کرد و … اما اين اشتغالات او را از حضور در ديگر عرصهها باز نداشت و اگر حقي در معرض تضييع مشاهده ميکرد – همچون حضورش در ميدان شهداي کازرون در فروردين سال گذشته – به رديف اول صفوف مردم ميپيوست، در جشن دانشجويان حاضر ميشد و دغدغه حفظ معماري سنتي کازرون و احياي درياچه پريشان را داشت و …
او از ۱۶ سالگي با حضور در دفاع مقدس جهاد را آغاز کرد و تا لحظه شهادت از حضور دليرانه براي آرمانش نهراسيد؛ آنچنان که دو هفته قبل از عروجش، با انتقاد از همراهي کنندگان جنگ رواني دشمن گفت: «کاسبان ترس عدهاي مرعوبند، عدهاي هم ستون پنجم و مهره دشمنند و ميخواهند با ترساندن مردم، بتوانند کار ناتمام دشمن در داخل را تمام کنند.» و بلافاصله ميدان جهاد جديد را اعلام کرده بود: «چرا جنگ واقعي را جدي نميگيريم و به دنبال يک جنگ تخيلي ميگرديم؟ جنگ واقعي امروز ما، جنگ اقتصادي است.»
اين شاگرد حوزه که سالها درس خارج حضرت آيات عظام مكارم شيرازي، جعفر سبحاني، نوري همداني و … را تلمذ کرده بود؛ پس از ۱۲ سال تبيين معارف الهي و بصيرت انقلابي از سنگر امامت جمعه، در آخرين جلسه کاريش براي بزرگداشت ياد امام و شهداي قيام ۱۵ خرداد و نيز اقامه نماز عيد سعيد فطر و ديدار مردمي عمومي عيدانه هماهنگيها را به سرانجام رساند، حال آنکه تقدير الهي آن بود که مردم به ديدار و تشييع پيکر در خون غلطيدهاش بيايند و در مراسم سيامين سالروز عروج خميني کبير(ره)، در کنار السابقون شهيدش به مقام عند ربهم يرزقون نائل آمده و روحش در کنار امام راحل آرام گيرد.
برچسب ها
اسدالله لاجوردي , انقلاب , شهادت , مؤتلفه اسلامي , محمد مهدي اسلامي
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=3589
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای خرسند از پاداش عمري جهاد بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.