حيات وحش، بستر چهارمين تجارت کثيف دنيا است
زهره سادات موسوي |
نقش حيوانات در حفظ تعادل اکولوژيک محيط زيست انکار ناپذير است. از طرفي براي تداوم حيات، همزيستي ميان تمام موجودات يک اصل است. يکي از اين همزيستي هاي کهن، رابطه ميان انسان و حيوان است. هر چند در اين تعامل اين انسان است که بيشترين بهره را از حيوانات برده و از سوي ديگر دولت ها نيز به دليل منافع مالي حيات وحش را قرباني کرده اند.
زياده خواهي انسان به عنوان موجودي که خود را برتر از ساير موجودات مي داند، موجبات ظلم به طبيعت و ساير موجودات را فراهم کرده است. آن چه که از آموزه هاي ديني ما بر مي آيد گواه بر اهميت حفظ حرمت و حق حيات حيوانات است به گونه اي که حتي ناسزا گفتن به حيوانات هم در احاديث ديني ما منع شده است. ولي با اين حال هر چند وقت يکبار در فضاي مجازي شاهد فيلم هايي از شکنجه و آزار حيوانات توسط افراد سنگدل هستيم که اين خود موجبات جريحه دار شدن احساسات افراد دلسوز و با وجدان را فراهم مي کند. همين چند وقت پيش در خبرها اعلام شد، فردي که فيلم کشتن و مثله کردن روباهي را درفضاي مجازي منتشر کرده بود با اقدامات پليس فتا دستگير شده است. اما ظلم به حيوانات فقط کشتن و شکنجه کردن آنها نيست. نگهداري حيوانات در خانه و دور نگه داشتن آنها از محيط طبيعي خود به خصوص حيوانات لوکس و نادري که صرفا از روي چشم و هم چشمي و فخر فروشي در منزل نگهداري مي شوند خود از مصاديق ظلم و آزار به حيوانات محسوب مي شود.
*صنعتي شدن و افزايش تجاوز به حقوق حيوانات
سپهر سليمي به عنوان يک فعال حيات وحش و صاحب نظر محيط زيستي در گفت و گو با «رسالت» روند صنعتي شدن را در افزايش آزار حيوانات و تجاوز به حقوق آنها مؤثر مي داند و با بيان مثالي اين نکته را روشن مي سازد: « نمونه مشخص اين قضيه دامداري هاي صنعتي هستند که سالي هفتاد و پنج ميليارد حيوان در آن پرورش داده شده و کشته مي شوند و بالغ بر پنجاه ميليارد مرغ که اين موضوع جدا از بحث حقوق حيوانات و حيوان آزاري تبعات بسيار زيادي هم براي مسائل محيط زيستي دارد. يکي از دلايل اصلي گرمايش و نابودي زمين همين بحث دامداري صنعتي است که مي گويند ۹۱ درصد جنگل هاي آمازون به دليل پاک تراشي براي تبديل به مزارع توليد سويا و ذرت در حال از بين رفتن هستند. يکي از متهمان اصلي نابودي منابع آبي نيز همين سطح دامپروري است که اين هم به خاطر روند صنعتي شدن و تغيير ذائقه مردم انجام شده است. اگر بخواهيم به فرهنگ خودمان تا سي چهل سال پيش نگاه کنيم پدربزرگ ها و مادربزرگ هاي ما هيچ وقت آنقدر که ما امروزه مرغ و گوشت مي خوريم نمي خوردند. قاعدتا ۶ ماه يکبار، دو ماه يکبار، سه ماه يکبار. رژيم غذايي ما براساس حبوبات بود و يک بخشي هم لبنيات. ولي روند صنعتي و جهاني شدن باعث شده است هر وقت در سفره مان مرغ و گوشت نيست، تصور کنيم دچار کمبود مواد غذايي بوده و اين امر زشت و بي کلاس است. حتي مي بينيم يک حجم گسترده اي از حيوانات دارند به اين شکل کشته مي شوند و اين موضوع آسيب هايي هم به محيط زيست وارد مي کند. »
*حيات وحش قرباني نداشتن نگاه پايدار به توسعهسپهر سليمي بر لزوم توجه به مفهوم توسعه پايدار اشاره مي کند و معتقد است در کشورهايي که مشکلات اقتصادي و اشتغال دارند محيط زيست و حيات وحش عملا قرباني کسب درآمد و منافع مالي براي دولت ها و مردم مي شود: « روند توسعه عموما در جهان به شکلي است که به دنبال پول است. دولت ها به دنبال منافع آني هستند و هيچ وقت آينده را نگاه نمي کنند براي همين در يکي دو دهه اخير مفهوم توسعه پايدار به وجود آمده است. توسعه اي که نگاهش به جلو باشد و منافع نسل هاي آينده را هم تأمين کند. توسعه پايدار به طور خلاصه مي گويد هر ضربه اي که به زمين يا به حيات وحش مي زنيم فرآيند اقتصادي اش را هم جزو هزينه ها حساب کنيم. يعني اگر جنگلي را نابود کرديم و تصور کرديم که هزار درخت نابود کرديم و پولي عايدمان مي شود، اين طور نيست. بايد حساب بکنيم که اين هزار درخت باعث مي شود چندين تن اکسيژن کم تر توليد شود و از اين طريق آلودگي هوا در پي مي آيد و اگر ضرب و تقسيم بکنيم مي بينيم که ضرر کرديم. اين چيزي است که متأسفانه در دنيا ديده نمي شود و تازه بيشترين مشکل دامن گير کشور هاي درحال توسعه شده است. چرا که کشورهاي توسعه يافته تا حد زيادي به آن شرايطي که در زمينه اشتغال و توسعه مي خواسته اند رسيده اند و اثرات زيان بار توسعه ناپايدار را ديده اند.»
همان طور که پيش تر گفته شد، در آموزه هاي ديني و فرهنگي ما هميشه سخن از مدارا با حيوانات و رعايت حقوق آنها بوده است، اما چه شده که ما تا اين حد نسبت به حيوانات بي توجه شده ايم؟ سليمي بخشي از اين موضوع را ناشي از بي اطلاعي افراد و بخشي را ناشي از اطلاعات تحريف شده مي داند. به گفته وي خيلي از افراد تصور مي کنند چون سگ در آموزه هاي ديني ما نجس است ما حق داريم اين حيوان را بکشيم. اما موضوع اين است که سگ هم حق حيات و زندگي دارد.
آمارهاي جهاني در سال ۲۰۱۸ نشان مي دهد که در جهان حدود دو ميليارد حيوان خانگي شامل بيش از ۹۰۰ ميليون سگ خانگي و ۶۰۰ ميليون گربه خانگي وجود دارد و مابقي شامل پرندگان و ماهي هاي زينتي است. درحال حاضر روند تکثير و نگهداري و صنعت حيوانات خانگي در دنيا تا سال ۲۰۲۰ رو به رشد فزاينده است. پيشبيني ميشود تا ۲۰۲۰ در کشور آمريکا بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار گردش مالي ايجاد شود. در ايران نيز در سال هاي اخير شاهد رشد نگهداري حيوانات خانگي بوده ايم. به طوري که در اعتراض به واردات گسترده غذاي حيوانات خانگي و درنتيجه خارج شدن ارز از کشور نهادهاي مربوط اين تعرفه را مشمول ممنوعيت واردات کرده اند.
به گفته سيد مهدي نيازي، مدير کل دفتر مقررات صادرات و واردات وزارت صنعت، معدن و تجارت به نقل از تسنيم از ۸ ارديبهشت امسال ۱۴۳ رديف تعرفه مشمول ممنوعيت واردات شد که غذاي سگ و گربه نيز در اين فهرست قرار دارد. نيازي افزود: سال ۹۶ ميزان واردات غذاي سگ و گربه ۱۰ ميليون دلار بود که در سال ۹۷ با اعمال سياستهاي مديريت واردات به هفت ميليون دلار کاهش يافت ضمن اينکه امسال با توجه به اعمال ممنوعيت واردات در اين بخش کاهش واردات بيشتر هم خواهد بود. اين درحالي است که آمار گمرکات کشور در فروردين ماه سال ۹۸ نشان مي دهد طي يکماه نخست سال بيش از يک ميليون دلار غذاي سگ و گربه به کشور وارد شده است که نسبت به مدت مشابه يعني در فروردين سال ۹۷ که تنها ۲۱۴ هزار دلار بوده افزايش پنج برابري داشته است.
*بازي با جان مردم و نابودي يک سرزمينالبته فارغ از اين ادعاها و آمارها، سليمي معتقد است به جاي تحريم واردات غذاي حيوانات خانگي، اقدامات مهم تري وجود دارد که مستلزم توجه و نظارت بيش از پيش نهادهاي مرتبط است. وي در اين خصوص به نگهداري گونه هايي غير از سگ و گربه اشاره
مي کند که اساسا حيوان خانگي محسوب نمي شوند و مخاطراتي را براي محيط زيست و همچنين امنيت جاني مردم در پي دارند: « يک سري از داستان ها را اخيرا مي بينيم در مورد نگهداري حيوانات در خانه مثلا ايگوآنا . اينها حيوانات خانگي نيستند و مثلا انواع مارها، انواع لاک پشت ها، انواع پرندگان عجيب و غريب و تمساح ها و معضل وحشتناکي که الان با آن مواجه هستيم نگهداري و خريد و فروش شير و يا مار است. خيلي لازم است که رسانه ها به اين موضوع بپردازند. يک بخشي بحث تجاوز به حقوق حيوانات است که اصلا اين را کنار بگذاريم، بخش ديگر مسئله به خطر افتادن امنيت جاني مردم است. مثلا اگر من در خانه شير داشته باشم و شيرم فرار کند چه بلايي ممکن است سر همسايه من بياورد؟ آيا اگر ميمون هايي که الان نگهداري مي شوند، در جنگل ها رها شوند، ممکن است به عنوان يک گونه خطرناک و مهاجم براي اکوسيستم ما محسوب شوند چرا که اينها گونه هاي داخلي نيستند. نمونه خيلي ساده اش لاکپشت هاي گوش قرمز است که گونه بومي ايران نيستند و به وفور همه جا خريد و فروش مي شوند. اين لاک پشت ها اگر وارد آبگيرهاي داخلي ما بشوند همه چيز را نابود مي کنند. متأسفانه آنقدر که برخي نهادهاي تصميم گذار روي نگهداري سگ حساس هستند روي نگهداري و يا خريد فروش شير حساس نيستند در صورتي که از نظر آسيب هاي وارد کننده اين کجا و آن کجا؟! بحث شير جزو بحث هاي امنيت زيستي است. وقتي گونه اي را وارد کنيم که باعث بشود گونه هاي بومي ما منقرض شود بخشي از اکوسيستم ما نابود مي شود. خيلي بايد روي اين موضوع تمرکز شود چرا که فقط موضوع نابودي يک حيوان نيست بلکه موضوع نابودي يک سرزمين هم مي تواند باشد. »
*تجارت حيات وحش، چهارمين تجارت کثيف دنيا
اين وبلاگ نويس حوزه محيط زيست اين گونه رفتارها را کاملا سبک زندگي غربي مي داند و با اشاره به اينکه گردش مالي و بحث هاي تجاري هم قطعا پشت اين قضيه است خاطر نشان مي کند:
« نگهداري از حيوانات خاص مثل مار، پلنگ، ببر، شير، کانگورو… کاملا سبک زندگي غربي است. بيشترين جايي که حيوانات خاص نگهداري مي شود غرب است. وقتي تاريخ را مي بينيم ايراني ها هميشه در کنارشان، در محله شان سگ، مرغ و کبوتر و اسب بوده. با اينها به طور مسالمت آميز همزيستي داشته اند منتها هيچ وقت نمي بينيد يک ايراني در
خانه اش شير، تمساح و يا لاک پشت نگهداري کند. اين مسئله کاملا وارداتي است و بحث هاي تجاري هم پشت اين قضيه است. تجارت حيات وحش پس از تجارت اسلحه و انسان و مواد مخدر چهارمين تجارت کثيف دنياست و فوق العاده گردش مالي بالايي دارد. بنابراين متأسفانه اين کارها انجام مي شود. شما اگر همين الان در فضاي مجازي جست وجو کنيد همه چيز مي توانيد بخريد. اگر در همين اينستاگرام بزنيد خريد شير کلي صفحه برايتان مي آيد. هم در بحث امنيت مردم و هم در بحث حمايت از حيوانات و هم در بحث محيط زيست لازم است به همه اينها خيلي سفت و سخت رسيدگي شود. اين موضوع دست مردم هم نيست. دست فعالان محيط زيستي هم نيست. بلکه نهاد هاي قانوني بايد وارد کار شوند چرا که مردم نمي توانند فردي را که شير دارد بگيرند بلکه نهادهاي مرتبط بايد وارد مسئله شوند.»
اين فعال محيط زيست در خصوص نگهداري حيوانات خانگي و اساسا اهلي کردن حيوانات اظهارات قابل تأملي دارد. وي معتقد است ما هر حيواني را اهلي کرديم به طور کلي بدبختش کرده ايم. وي به عنوان مثال به مرغ و خروس اشاره مي کند و مي گويد: «ما چه حيواناتي را اهلي کرديم؟ يکي مرغ و خروس را اهلي کرديم، از طبيعت گرفتيم و تبديل اش کرديم به حيوان خانگي. مرغي که شايد درسال ۶، هفت تا تخم مي گذاشت ما تبديل اش کرديم به مرغي که الان در مرغداري هاي ما سالي سيصد تا تخم مرغ مي گذارد . اينها را تغيير ژنتيکي داديم و وابسته شان کرديم به بشر. »
سليمي با اشاره به اين نکته که حيواناتي مانند سگ و گربه ديگر جايگاهي در طبيعت ندارند چون اهلي شده و وابسته به انسان هستند و اگر وارد طبيعت شوند آفت محسوب مي شوند خاطر نشان مي کند: « مثلا سگ از ۱۰، دوازده هزار سال گذشته هميشه در کنار انسان زندگي مي کرده است. يک سري از حيوانات مي توانند در خانه مشکلي نداشته باشند. مثلا سگ و گربه. به شرطي که رفاه شان تأمين شود مثلا غذاي مناسب و فضاي مناسب در اختيارشان گذاشته شود.»
اين فعال حقوق حيوانات در ادامه مي گويد هر گونه تکثير و توليد حيوانات خانگي از ديد حقوق حيوانات ظلم محسوب مي شود: «حاميان حقوق حيوانات مخالف توليد و تکثير صنعت حيوانات خانگي هستند که متأسفانه همه جا هست و خيلي هم زياد است. در کشور ما هم هستند کساني که از سگ و گربه توله کشي مي کنند و از آن بدتر وارد کردن اينهاست. هم بعد حقوق حيوانات است و هم يک ارز زيادي که از کشور خارج مي شود. الان نژادهايي از سگ هستند که حدود پانزده شانزده ميليون تومان و حتي بيشتر از ارمنستان وارد مي شوند.»
*قانون حمايت از حيوانات نداريم
سليمي در رابطه با قوانين مرتبط با حمايت از حيوانات مي گويد: « تا به حال ما قانون حمايت از حيوانات نداشته ايم ولي مواردي بوده است مثل قوانين شکار صيد و يا قضات نسبت به بحث هاي فقهي و فتاواي مراجع استناد مي کردند مثلا همين که حيوان آزاري حرام است. بنابراين هر کجا کاري انجام مي شده بر اساس اينها اعلام ورود مي کردند. منتها مسئله يکي اين بود که حساسيت قضات کم بود شايد به اين علت که نسبت به تبعات حيوان آزاري هم براي خود اين حيوانات و هم براي روح و روان جامعه آگاهي کم تري داشتند و هم اينکه حساسيت اجتماعي زياد نبوده که بخواهند متخلفان را به دستگاه قضائي معرفي کنند. خوشبختانه در سالهاي گذشته به واسطه فعاليت هايي که در همه حوزه ها انجام شده و هم فعالان محيط زيست انجام دادند، هم مدارس، هم صدا و سيما تا حد خيلي خيلي کم، هم در روزنامه ها آگاه سازي انجام شده است، الان مي دانند که بايد با اين موارد برخورد کنند زيرا آزار به حيوانات مي تواند زمينه ساز آزار به انسان ها مي باشد چرا که اين خود
مي تواند يک اختلال رواني باشد که بعدها به شکل هاي بدترخودش را بروز بدهد. شاهد اين موضوع همين مسئله اي است که يکي دو ماه گذشته يکي از فرماندهان نيروي انتظامي اظهار کردند و گفتند با حيوان آزاران متخلف برخورد مي شود و ممکن است گواهينامه هايشان ابطال شود چرا که احتمالا اينها دچار اختلالات رواني هستند. اينها اتفاقات خوبي است منتها خيلي بايد به آن پرداخته شود. در واقع شواهد نشان داده است که هر چه در جامعه اي مردم نسبت به حيواناتشان و نسبت به طبيعت شان با صلح بهتري برخورد کنند، قطعا نسبت به همشهري ها و هم نوعانشان هم مهربان تر برخورد خواهند کرد.»
*حمايت از حيوانات فقط مختص سگ و گربه نيست
سليمي در خصوص انجمن حمايت از حيوانات، شروع کار اين انجمن را بعد از انقلاب از سال۱۳۷۶ مي داند که بعدها گروه هاي زيادي از آن زاييده و شکل گرفته اند.
وي به انحرافاتي که دامن گير اين انجمن ها شده، اشاره کرده و مي گويد: « يک عده اي از اينها به انحراف رفته اند و خيلي هايشان تصور مي کنند حمايت از حيوانات يعني فقط سگ و گربه و يک بخشي شان حاميان حيات وحش هستند که تمرکزشان روي حيات وحش است که آن هم مربوط به حيات وحش داخل ايران است و در طيف بين سگ و گربه و حيات وحش داخلي ايران يک طيف زيادي حيوانات هستند که متأسفانه ديده نمي شوند.»
حمايت از حيوانات , حيات وحش , زهره سادات موسوي , محيط زيست
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.