جمهوری عزتيم
|حميدرضا ترقي |
اما جمهوري اسلامي، جمهوري مؤمنين است، جمهوري مسلمينِ لِله است، جمهوري عزت است؛ مذاکرهاي که بنشينند حرف اين و آن را قبول کنند، (در آن معنا ندارد ) مقام معظم رهبري .۲۶/۵/۹۸
بهدنبال سخنان متعدد سران اتحاديه اروپا و درخواستهاي مکرر آمريکا به همراه فشار حداكثري اقتصادي عليه ايران براي کشاندن دولت به پاي ميز مذاکره در حاشيه سازمان ملل و در آستانه سفر کوتاه رئيس جمهوري به سازمان ملل رهبر معظم انقلاب اسلامي در مقدمه درس خارج فقه خود دراين رابطه تعيين تکليف نموده وسياست جمهوري اسلامي را با صراحت بيان فرمودند :
ما با آمريکا مذاکره نخواهيم کرد؛ نه مذاکره دوجانبه، نه مذاکره چندجانبه. اگر آمريکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهده هستهاي که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهاي معاهدهکننده، آن وقت در جمع کشورهاي معاهدهکننده که شرکت ميکنند و با ايران صحبت ميکنند، او هم شرکت کند؛ بدون آن، هيچ گونه مذاکرهاي در هيچ سطحي بين مسئولين جمهوري اسلامي و آمريکاييها اتفاق نخواهد افتاد؛ نه در سفر نيويورک، نه در غير سفر نيويورک.
هدف آمريکا ازترفند مذاکره
۱-. آمريکا که ميگويد مذاکره کنيم، مقصودش اين نيست که بياييم يک راه حل عادلانهاي پيدا کنيم؛ نه، مقصودش اين است که بياييم سر ميز مذاکره بنشينيم، ما يک چيزي بگوييم، شما آن را قبول کنيد؛ مقصود از مذاکره اين است. حالاها اين قدر گستاخ شدهاند که همين را صريح هم ميگويند.
۲- اميدشان به اين است که اين فشار حداکثري(تحريمها) تأثير بگذارد. او ميخواهد فشار حداکثري را به ثمر برساند هم براي رقباي داخلي خودش، هم براي اروپاييها، هم به عنوان يک سياستِ قطعيِ رژيمِ ايالاتِ متحده اين را جا بيندازد که مواجهه با ايران فقط با فشار حداکثري [ميسر است].
چه جور ميخواهد اثبات کند که فشار حداکثري تأثير دارد؟ به اين [صورت] که مسئولين جمهوري اسلامي را بکشاند پاي ميز مذاکره؛ بگويد ببينيد، اينها که ميگفتند ما با آمريکا مذاکره نميکنيم، فشار حداکثري، اينها را مجبور کرد که بيايند پاي ميز مذاکره بنشينند؛ هدف اين است؛ با اين کار ثابت کنند به همه و تثبيت کنند در سياست آمريکا که فشار حداکثري، تنها راه مواجهه با جمهوري اسلامي است؛ اين سياست او است.
ترفند مناسب گاوهاي شيرده منطقه
همين چند روز قبل از اين، يکيشان باز همين حرف را زد که بايد بنشينيم سر ميز مذاکره با ايران و ايران فلان چيزها را قبول کند؛ مقصود اينها از مذاکره اين است؛ يعني ما يک چيزي بگوييم، شما آن را قبول کنيد. خيلي خب، بروند با آن کساني که به عنوان گاو شيردهِ آنها عمل ميکنند، هر جور ميخواهند همين طور مذاکره کنند؛ اما جمهوري اسلامي، جمهوري مؤمنين است، جمهوري مسلمينِ لِله است، جمهوري عزت است؛ مذاکرهاي که بنشينند حرف اين و آن را قبول کنند، [در آن معنا ندارد.]۲۶/۵/۹۸
رهبر معظم انقلاب اسلامي با دلايل محکم و عقلاني که بارها آنرا بيان داشته اند اين خواسته آمريکا را لايق کشورهاو ملتهايي ميدانند که مثل گاوشيرده بدون اختيار توسط آمريکا دوشيده ميشوند نه ملت مقتدر و عزتمند ايران اسلامي .زيرا ملتي که باعزت و اقتدار و ايمان وبراي خدا و درراه خدا زندگي ميکند زير بار ظلم و زورگويي استکبار و شيطان بزرگ نمي رود .
مهمترين دلايل نفي مذاکره
الف) محقق شدن اهداف پليد آمريکا که علاوه بر موارد فوق عبارتند از :
۱٫ ايجاد اختلاف و دو دستگي در ميان مردم ايران با تقسيم بندي موافقان و مخالفان مذاکره؛
۲٫ ايجاد فاصله بين مردم و مسئولين و تضعيف خدمتگزاران نظام؛
۳٫ از بين بردن قبحِ مذاکره در ميان ملت ايران؛
۴٫ تکميل نظام تک قطبي در جهان و بازگرداندن ابهت آمريکا در دنيا؛
۵٫ فرو نشاندن جريان بيداري اسلامي در جهان و نفي الگوپذيري از جمهوري اسلامي ايران؛
۶٫ به شکست کشاندن جبهه مقاومت و گفتمان ايستادگي و پايداري؛
۷٫ راحت شدن خيال آمريکا از ايجاد هر جريان معارض با آمريکا؛
۸٫ جلوگيري از احساس توانايي استقلال ساير ملت ها و دولت هاي جهان؛
۹٫ شکست دادن قدرت اسلام ناب محمدي (ص) در جهان؛
۱۰٫ جلوگيري از گسترش گرايش به اسلام ناب محمدي (ص) و نفي اسلام حقيقي و اسلام پا برهنگان؛
۱۱٫ ايجاد يک ياس عمومي در ميان ملت ها، اعم از مسلمان و غيرمسلمان؛
۱۲٫ بي حيثيت کردن و بردن آبروي جمهوري اسلامي ايران و شکستن قدرت و صلابت نظام مردم سالاري ديني؛
۱۳٫ گسترش سلطه و نفوذ استکبار آمريکا در جهان؛
۱۴٫ رشد دروغين احساس نياز کشورها و ملت ها به آمريکا؛
۱۵٫ جلوه دادن راه باطل به جاي راه حق و گرايش ملت ها به طاغوت و ظلمت؛
۱۶٫ وادار کردن ملت ايران به تسليم در برابر آمريکا؛
۱۷٫ شکستن قدرت تحليل سياسي و بصيرت ملت ايران؛
۱۸-ترويج فرهنگ غربي و ولنگاري و بي بند و باري و بي ديني در جهان
ب)-علل منطقي و تجربي مخالفت با مذاکره
۱٫ منافع ملي با هويت ملي و هويت انقلابي نبايد در تعارض باشد و مذاکره، علاوه بر به خطر انداختن هويت ملي و انقلابي ما، هرگز منافع ملي ملت ايران را تامين نمي کند؛
۲٫ مذاکره زماني منتج به تامين منافع ملي مي شود که مؤلفه هاي قدرت و اقتدار اقتصادي، فرهنگي و سياسي ما در شرايط مناسبي باشد؛
۳٫ با توجه به تجربه هاي ملت ايران، مذاکره با آمريکا مضرات فراواني براي کشور دارد. ماجراي برجام، آخرين تجربه اي است که به جاي برداشتن تحريم ها، تحريم ايران را شديدتر کرد؛
۴٫ مذاکره زماني به نتيجه مي رسد که طرف مقابل به عهدش وفادار باشد؛
۵٫ مذاکره زماني منتج به تامين منافع ملي مي شود که طرف مقابل اهل منطق باشد؛
۶٫ مذاکره زماني اثربخش است که طرف مقابل اهل خدعه نباشد؛
۷٫ مذاکره با کسي فايده دارد که با ملت ايران دشمن نباشد؛
۸٫ مذاکره با آمريکا به معناي قبول فشار حداکثري اي است که با قبول مذاکره، اين فشار در هر زماني نهادينه خواهد شد و هرجا ايران حرف آمريکا را قبول نکرد، آمريکا با فشار حداکثري او را تسليم مي کند؛
۹٫ مذاکره با آمريکا به معناي عقب نشيني جمهوري اسلامي از مواضع حق طلبانه و شکست جبهه مقاومت است؛
۱۰٫ مذاکره با کشوري که سياستش بر دروغ و فريب و خيانت استوار است، معنا ندارد؛
۱۱٫ طبق آيات قرآن و احاديث اولياي الهي و طبق مباني انقلاب اسلامي و ارزش هاي انقلابي و اسلامي، مبارزه با استکبار يک تکليف شرعي و دستور ديني است و امت اسلامي نمي تواند با دشمن خدا مذاکره کند؛
۱۲٫ جمهوري اسلامي بيش از چهل سال بدون آمريکا مانده و رشد کرده است و امروز هيچ نيازي به مذاکره با آمريکا ي جهان خوار ندارد؛
۱۳٫ يک اصل بر تفکر هر انسان مسلماني حاکم است و آن اصل عبارت است از نفرت از ظلم و ظالم و مقابله با ظلم و ظالم و بر اين اساس به جاي مذاکره، بايد از آمريکا اعلام انزجار کرده و با آن مقابله و مبارزه نمود؛
۱۴٫ مذاکره در عرف سياسي يعني معامله، داد و ستد، يعني يک چيزي بگير و يک چيزي بده. ما از انقلاب اسلامي چه مي خواهيم به آمريکا بدهيم تا از او چيزي بگيريم؟
۱۵٫ حل مشکلات کشور و تامين منافع ملت ايران در سايه اتکاء به خدا و اتکاء به خود و اتکاء به فکر و اراده و ايمان خود و اتکاء به جوان هاي خود و شخصيت هاي خود حاصل
مي شود و هيچ کدام از اينها در مذاکره وجود ندارد.
ج)-تضاد مذاکره با عزت ، ايمان ،ملت ايران
۱-آزمون عزت مداري
امروز مسئولين کشور در معرض يک آزمون بزرگند؛ آيا حفظِ عزت و اقتدارِ اين ملت عزيز را خواهند کرد يا نه؟ بايد عزت اين ملت تأمين بشود، منافع ملت بايد تأمين بشود به معناي واقعي کلمه، که خب حالا خوشبختانه مسئولين هم بر روي حفظ منافع ملي تکيه کردند و گفتند بايد منافع ما تأمين بشود؛ بله، بايد تأمين بشود منتها براي تأمين منافع، به حرفِ فلان رئيس و فلان نخستوزير و فلان صدراعظم اعتماد نکنيد؛ حرف اينها اعتباري ندارد؛ امروز يک چيزي ميگويند، فردا يکجور ديگري عمل ميکنند؛ هيچ رودربايستي هم ندارند، خجالت هم اصلاً نميکشند. متأسفانه در عالم ديپلماسي چيزي که وجود ندارد اخلاق انساني است؛ بخصوص اين غربيها، اروپاييها که هيچ اصلاً اخلاق را در ارتباطات گوناگون ديپلماسي و امثال اينها، بو نکردهاند؛ فقط صرفاً بر طبق منافع خودشان فکر ميکنند و حرکت ميکنند و نقشه ميکشند. با اينها بايد با دقت رفتار کرد، عاقلانه بايد رفتار کرد. بنابراين عزت ملت بايد حفظ بشود، منافع ملت بايد حفظ بشود؛ به معناي واقعي هم حفظ بشود، اعتماد هم نشود ۱۹/۲/۹۷
۲-حفظ عزت بهدست آمده
آقايان! ملت ايران، يک ملت انقلابي است، ملت ايران يک ملت سرافراز است، ملت ايران ملتي است که از نهايت ضعف و وابستگي توانست خودش را به اوج اقتدار و عزت بينالمللي برساند؛ اين ملت را نبايد تضعيف کرد، اين ملت را نبايد سرشکسته کرد، اين ملت را نبايد در مقابل ملتهاي ديگر، در مقابل قدرتهاي بزرگ به تسليم واداشت؛ اين ملت، با اقتدار زنده است؛ اگرچنانچه اين اقتداري که اين ملت دارد نشان ميدهد نميبود، دشمن اکتفا نميکرد به اينکه بخواهد بيايد يک دستوري را به فلان رئيسجمهور ما يا به فلان مأمور ما بدهد؛ ميآمد مسلط ميشد بر اين کشور. همان کاري را اينها با جمهوري اسلامي ميخواهند بکنند و در آن صورت ميکردند که با اين کشورهاي وابسته مزدورِ بيآبروي بعضي از مناطق عالم ازجمله در منطقه ما دارند انجام ميدهند؛ همان رفتار را با ملت ما ميخواستند انجام بدهند.
بايد عزت ملي، سربلندي ملت و عظمت ملت در مقابل استکبار حفظ بشود؛ [نامزدهاي انتخاباتي] نشان بدهند که در مقابل زياده خواهي آمريکا، در مقابل خباثتهاي صهيونيستها ايستادهاند.۲۰/۰۲/۱۳۹۶
۳-حفظ عزت ملي به تدبيرونقشه نياز دارد
بحمدالله جمهوري اسلامي موفقيت داشته، «وَ لِله العِزَةُ وَ لِرَسولِه؛ وَ لِلمُؤمِنين» الحمدلله جمهوري اسلاميِ مؤمن، مشمول اين آيه شريفه شده و اين عزت را دارد؛ خدا را شکر ميکنيم؛ اين را بايد نگه داريم. با عقل، با تدبير، با فکر درست، با نقشه درست، با اشتباه نکردن در نوع مراودات، نوع تصميمگيريها، نوع حرف زدنها، بايد اين عزت را حفظ کنيم و انشاءالله بيشتر کنيم.۳۰/۰۶/۱۳۹۶
بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري
د)-موفقيت فشار حداکثري ،سلب آسايش از ملت است
اگر براي آنها معلوم شد، ثابت شد که فشار حداکثري کار ميکند و اثر ميگذارد، ديگر جمهوري اسلامي و کشور عزيز ما و ملت عزيز ما واقعا روي آسايش را نخواهند ديد؛
به خاطر اينکه اين سياست پشت سر همه مطالبات ناحق و مستکبرانه و قلدرانه آمريکا قرار خواهد گرفت؛ مسئله اين است. اينکه اينها اصرار به مذاکره دارند، اينکه بعضي از اروپاييها را مياندازند وسط – – که مدام اصرار کنند [اگر] بياييد با رئيسجمهور آمريکا يک جلسه بکنيد، همه مشکلات شما حل خواهد شد، به خاطر اين است؛ براي اين است که اثبات کنند فشار حداکثري سياست موفقي است و اين را بايد در مقابل ايران به کار بست. ما بايد در مقابل، اثبات کنيم که سياست فشار حداکثري پشيزي در مقابل ملت ايران ارزش ندارد.
تنها راه امکان مذاکره:
اگر آمريکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهده هستهاي که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهاي معاهدهکننده، آن وقت در جمع کشورهاي معاهدهکننده که شرکت ميکنند و با ايران صحبت ميکنند، او هم شرکت کند؛ بدون آن، هيچ گونه مذاکرهاي در هيچ سطحي بين مسئولين جمهوري اسلامي و آمريکاييها اتفاق نخواهد افتاد؛ مقام معظم رهبري ۲۶/۵/۹۸
جمهوري اسلامي , جمهوري عزت , مقام معظم رهبري
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.