به گزارش فارس محمدجواد حق شناس عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي در نامه‌اي به مورخه ۹۷/۱۱/۱ خطاب به پيروز حناچي شهردار تهران،‌ او را به دليل آنچه تغيير و چرخش رويه فاحش نسبت به مواضع گذشته عنوان مي‌کند، تجديدنظر در راي اعتماد يا فراهم کردن زمينه سقوط در بزنگاه‌هاي مديريت شهري تهديد کرد.
متن اين نامه به شرح زير است:
جناب آقاي حناچي – شهردار محترم تهران
برخي از اقدامات جنابعالي پس از انتخاب به عنوان شهردار تهران به نظر نشانگر چرخش و تغيير رويه فاحش از مواضع گذشته و تعهدات پيش از کسب رأي ناپلئوني شما بوده و موجبات نگراني و دغدغه جدي را فراهم کرده است. به عنوان يکي از اعضاي شوراي اصلاح‌طلب که خود را بيش از هر چيز نسبت به رأي و انتخاب مردم و بدنه اصلاح‌طلب مسئول مي‌داند، ضمن متذکر شدن موارد ذيل اميدوار است سريعاً نسبت به رفع مشکلات و ابهام‌هاي پيش آمده ناشي از مواضع و تصميمات نادرست، همراه با تصحيح مسير اقدام فرماييد.
۱. نياز به يادآوري نيست که شوراي شهر پنجم برخاسته از انتخابات ۲۹ ارديبهشت ۹۶ حامل پيامي روشن از سوي شهروندان بيدار و هوشمند تهران، ري و تجريش بود. پيامي که به صراحت با نفي مشي و روش شوراي سوم و چهارم و مديريت شهري پايتخت و نماد آن «سردار محمدباقر قاليباف» بر امانت‌داري نسبت به آراي خود و رويکرد اصلاح‌طلبي منتخبين در گفتار و کردار، تأکيدي چندباره نمودند.
بنابراين کمترين انتظار از شهردار منتخب شورا و مديران منصوب وي اين است که خود را همسو و متعهد به اين امانت و اجراي سياست‌هاي اين شورا و رويکردهاي آن بدانند.
۲. کساني که تصور و تبليغ مي‌کنند رويکرد انتخاباتي به اداره شهر خطرناک است دقيقاً کساني هستند که مي‌خواهند رأي مردم را به نفع خود با جرياني خاص مصادره و آن را بي‌خاصيت جلوه دهند.
۳. براساس قانون اعضاي شوراي شهر مي‌بايد از مداخله مستقيم در حوزه اجرا و از جمله انتصابات خودداري کنند اما اين تصور که پس از انتخابات شهردار شوراي شهر تکليف و مسئوليتي در قبال انتصاب قريب دو هزار مدير شهرداري ندارد برداشتي نادرست و ناروا است.
۴. اين گمان که شهردار پادشاه مطلقه‌اي است در جزيره‌اي مستقل به نام شهرداري که مي‌تواند بنابه سليقه و مصلحت و نفع شخصي خود يا انتظارات بيش و کم برخي حوزه‌هاي قدرت حتي برخلاف رويکرد و نظر شورا کميسيون‌هاي آن مديران شهرداري را منصوب کند با اساس مديريت شورايي همخواني ندارد و برداشتي ناصواب است، اگر شهردار بخواهد بر اين سياق عمل کند در هر مرحله و هر شرايطي که باشد اينجانب به عنوان منتخب مردم در شوراي شهر در تجديدنظر نسبت به رأي اعتماد خود کوچکترين تعللي نخواهم کرد زيرا چنين تعللي خيانت در امانت و رأي مردم به حساب خواهد آمد.
۵. پيش از انتخاب انتظارات و تعهداتي مشخص در حفظ و حراست از رويکرد اصلاح طلبي
و حفظ هماهنگي و تعامل با شورا و کميسيون‌هاي آن و مواردي از اين دست مبناي مذاکرات و پيش‌شرط حمايت از شما بوده است.
اينکه به محض نشستن بر کرسي قدرت فراموشي پيشه کرده و خلف وعده آغاز نماييد که متأسفانه روندي تصاعدي به خود گرفته است از عجايب روزگار ما است.
ابتدا در اظهارات و مواضع اعلامي و بعد در روند انتصاب مشاهده شد که برخلاف پيمان عمل مي‌کنيد و اين پيمان‌شکني با منطق، اخلاق و عرف و قاعده کار جمعي و شورايي و حتي اصول ابتدايي زيست اجتماعي تعارضي آشکار دارد و قطعاً پاسخ چنين خلف وعده‌اي سکوت و مماشات نخواهد بود.
۶. اين تلقي و تصور که شوراي پنجمين توان تعويض شهردار ديگري را ندارد و شهردار با قدرتي مطلق العنان مي‌تواند با شعار اقتدارگرايي و دم زدن از استقلال فردي با ناديده گرفتن شورا و مديريت شورايي عمل کند يک توهم آشکار است و در تضاد کامل با انتخاب مردم، مباني اصلاح‌طلبي و روح حاکم بر قانون شوراها است.
۷. شوراي شهر اصلاح‌طلب شهرداري را انتخاب کرده است تا نماينده اين شورا و رأي‌دهندگان آن در اداره امور شهر باشد اما شهرداري که به دليل شهرت و گذشته اصلاح طلبيش انتخاب شده بلافاصله در چرخشي عجيب، خود را وام‌دار انتخاب و رأي‌دهندگان ندانسته و در رويکردي عجيب همصدا با افراط‌گرايان عليه اصلاح‌طلبان و در انتصابات، خود را جزيره‌اي مستقل و خودمختار مي‌داند و برخلاف رأي و نظر شوراي شهر عمل مي‌کند و حتي منتظر اعلام نتيجه استعلام خود نمي‌ماند.
در چنين وضعيتي دو راه پيش‌روي شورا باقي مي‌ماند:
الف: يا با قاطعيت و به هر قيمت نسبت به اصلاح رويه عمل نموده و در رأي اعتمادش تجديدنظر کند. ب: يا در اولين بزنگاه در جاده پرخطر مديريت شهري پشتيباني و حمايت خود را از شهردار سلب و در نتيجه شرايط سقوط وي را فراهم کند.
اميد و انتظار اين است که جناب شهردار با درک اين واقعيت در اسرع وقت نسبت به اصلاح امور و جبران مافات اقدام نموده و تعامل جدي و خردمندانه‌ با شورا را در دستور کار خود قرار دهد چرا که اينجانب در خصوص انجام وظيفه و حرکت بر مباني پيش گفته بدون ترديد منافع شهر و شهروندان را بر هرگونه منفعت احتمالي جرياني، گروهي و فردي ترجيح داده و انتخاب راه اول را براي حل موضوع بر راهکار دوم رجحان خواهم داد.