تلاش برای رهايی نظام تعليم و تربيت!
|سيدباقر پيشنمازي|
آسيب شناسي وضع فعلي آموزش و پرورش و آموزش عالي کشور را نه در اشتباهات يا ناکارآمدي افراد بي سواد و نا آگاه و غافل، که در جرائم بعضي دانش آموختگان وفارغ التحصيلان از اين دستگاه ها، بايد جستجو کرد که با «طعمه نگري» به منصبها، اشتهاي تصرف پيدا ميکنند و با بهره گيري حرفه اي از موج آفريني حزبي و دامن زدن به رقيب هراسي و انواع شعار آزادي و خدمت، فريب مي دهند و بالأخره با مصادره شعار آزادي وخدمت براي خود و خويشاوندان، با «چراغ دانش» گزيده تر کالا را مي ربايند! به اعتماد مردم خيانت مي کنند تا بذر ياس و نا اميدي بکارند و دشمن را نيز به طمع اندازند. و دانش آموختگاني! ديگر در بالا دست، بجاي داغ خيانت، نشان خدمت به آنها تقديم مي کنند و شگفت آور اين که درمناصبي ديگر ترفيعشان مي بخشند!
با يک بررسي ساده مي توان به آساني دريافت که سهم دانش آموختگان در راهزني اقتصادي و کسب مال حرام و خيانت به ملت ازقبيل کاهش ارزش پول ملي و رانت خواري از قراردادهاي نفتي و طرحهاي خصوصي سازي و شرکتهاي پوششي بازرگاني و خدمت رساني اطلاعاتي به دشمن و….صدها برابر بيشتر و کلان تر از سهم افراد بي سواد است.
امام خميني (ره) فرمودند: صدمه هايي که وارد مي شود بر مملکت غالبا ازاين متفکرين بي پرورش و آموزش هاي بي پرورش واقع مي شود. علم را تحصيل مي کنند لکن تقوي ندارند، لکن پرورش باطني ندارند، از اين جهت عمّال خارجي مي شوند. از اين جهت نقشه ها را براي فناي مملکت خودشان مي کشند.(۱). و اين دغدغه اي است که همواره متوجه نظام تعليم وتربيت تحول نايافته کشور مابوده است.
وقتي علت زيرساختي بسياري از مشکلات، سوء استفاده ها، فرصت سوزيها و خيانتها را جستوجو مي کنيم نيز به اين جمله حکيمانه حضرت امام (ره) مي رسيم که فرمودند: «اگر انسان تربيت شود همه مسائل حل است».(۲)
بدون ترديد يک منشاء بسيارمهم «تربيت نايافتگي» بسياري ازدانش آموختگان در کشور ما، وزارت آموزش وپرورش است و عليرغم اين که ۱۲ سال ازبهترين سالهاي رشد فرزندانمان را دراختيار دارد اکنون خود گرفتار بيماريهاي مزمن و صعب العلاج شده است!
– اين که ميانگين فرصت مديريت اکثر وزراي آموزش و پرورش به عنوان مهمترين دستگاه
زير ساختي کشور دردهه هاي گذشته بين ۵/۱ تا ۲ سال بوده است، نشانه چيست؟
– اين که انتخاب مديران ستادي نه براساس قابليتهاي حرفه اي وصلاحيت تخصصي و اعتقادي، که توسط جريانهاي سياسي ودر جهت سهميه پردازي جناحي، به وزير ديکته
مي شود ، نشانه چيست؟
– اين که انتخاب مديران استاني و شهرستاني اين دستگاه راهبردي ومهم، توسط نمايندگان و نوعا با انتفاع سياسي محلي و انتخاباتي و نه کارآمدي حرفه اي، به وزير تحميل
مي شود، نشانه چيست؟
– اين که در اکثر قريب به اتفاق سالهاي بعد از انقلاب دغدغه شماره يک همه مديران آموزش وپرورش مسئله تامين بودجه بود نه تعليم و تربيت دانش آموزان، نشانه چيست؟
– اين که با نفوذ خزنده افکار سکولار درسطوح مختلف مديريتي اين وزارت، براي سلطه فرهنگي دشمن از طريق اجراي خاموش اسناد بيگانه نگاشته اي همچون ۲۰۳۰ بستر سازي صورت مي گيرد (اما سند تحول آموزش و پرورش بيش از ۷ سال است که زمين گير شده است)، نشانه چيست؟
– اين که مهمترين دستگاه زير ساختي و مسئول تربيت نيروي انساني، درنظر رئيس دولت، آن قدر بي منزلت است که به وزيرش اجازه ۱۰ دقيقه ملاقات هم نمي دهد، نشانه چيست؟
– اين که عليه بسياري از نيروهاي مؤمن به انقلاب در سطوح مختلف وزارت تخريب صورت گرفته و به حاشيه رانده مي شوند نشانه چيست؟
– اين که امانت داري صندوق ذخيره فرهنگيان و معلمان کشور دراين وزارت، به بعضي از افراد ناپاک و چپاولگر سپرده مي شود نشانه چيست؟
– اين که سرانه يک شهروند اگر زنداني شود از سوي دولت تامين مي شود اما سرانه مناسب براي تربيت صحيح دانش آموزان و پيشگيري از بزهکار شدن آنان ( که به مراتب کمتر ازسرانه يک زنداني است)، تامين نمي گردد نشانه چيست؟
– اين که نمايندگان مجلس در دوره هاي گذشته براي تامين مصالح محلي خود با الزام به جذب همه حق التدريسها،اين وزارت را وادار به ناديده گرفتن ملاحظات مهم گزينش و تربيت معلم کردند! وافراد بسياري فاقد شرايط معلمي را به مدت ۳۰ سال بر سرنوشت تعليم و تربيت فرزندان ما مسلط ساختند، نشانه چيست؟
غير از اين است که منزلت اين وزارت و جايگاه خطير آن درمنظر «پيشنهاد دهنده وزير» و «راي اعتماد دهندگان به آن»، فوق العاده پايين آمده و بي ارزش شده است؟!
غير ازاين است که معيار اصلي در انتخاب و پيشنهاد وزير ملاحظات حزبي و تسليم محض بودن به اهداف جناحي و اولويت کارکردهاي انتخاباتي است، نه تعليم و تربيت دانش آموزان؟
غير از اين است که مداخله کنندگان حزبي و جناحي در امور اين وزارت با به بند کشيدن آن (۳)، نگران هدر رفت بهترين سالهاي عمر نسل جديد نيستند و با ترجيح منافع کوته انديشانه خود دغدغه اي براي بناي صحيح آينده کشور ندارند؟
غير ازاين است که اين وضعيت محصول مديريت سکانداران ضعيف و ناکار آمد تحميل شده به اين وزارت خانه بسيار مهم وزير ساختي کشور است؟.
آيا زمان آن نرسيده است که با کنار گذاشتن اهداف خود خواهانه و اهتمام به آينده نگري خير خواهانه، وزيري درتراز انقلاب اسلامي پيشنهاد و مورد اعتماد مجلس واقع شود که نه تنها دريک دولت چند بار تعويض نگردد، که درچند دولت فرصت خدمت پايدار براي تحقق امر خطير (۴۰ سال بر زمين مانده) تحول را پيدا نمايد؟ و نظام تعليم وتربيت کشور نيز از مداخلات حزبي وجناحي رها شود؟.
مختصات يک وزيرآموزش و پرورش و همچنين وزير آموزش عالي در«تراز انقلاب اسلامي» را شوراي عالي انقلاب فرهنگي تعريف و به دولت و مجلس شوراي اسلامي اعلام نمايد و رئيس دولت و نمايندگان مجلس نيز با ترجيح سرنوشت بيش از ۱۰ ميليون دانش آموز و ميليونها دانشجوي آينده ساز کشور، بر منافع جناحي و سياسي زود گذر خود مسئله تعيين وزير براي اين دو دستگاه راهبردي کشور را ازقيد و بند اين قبيل منافع و سهم خواهي هاي حزبي ، رها سازند تا ستم به نظام تعليم و تربيت و آينده کشور متوقف شود.
پي نوشت:
۱- صحيفه امام خميني (ره) جلد ۲۱ صفحه ۶۵۶
۲- امام خميني(ره) ۸/۳/۵۸
۳- مقام معظم رهبري:يک عده اي مي خواهند آموزش وپرورش را به دلائل گوناگون سياسي
بي قدر و قيمت کنند، اين بي انصافي است.(۱۱/۲/۹۸)
آسيب شناسي , آموزش و پرورش , امام خميني , انقلاب , دولت , سيدباقر پيشنمازي , مجلس
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.