تغيير سبک زندگي از صفويه تا امروز - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 1915
  پرینتخانه » اجتماعی تاریخ انتشار : 21 فروردین 1398 - 22:07 |

تغيير سبک زندگي از صفويه تا امروز

سال هاست که از سبک زندگي ايراني و اسلامي خود فاصله گرفته ايم و شايد بهتر باشد بگوييم فرهنگ و نوع نگاهمان به زندگي که متاثر از باورهايمان است، هر چند هنوز نقاط کمرنگي از آن در زندگي تک‌تک‌مان وجود دارد، اما در پس فرهنگ غربي که حالا در رگ و پي مان هم رسوخ کرده، گم شده است.
تغيير سبک زندگي از صفويه تا امروز

حوريه صادقي
سال هاست که از سبک زندگي ايراني و اسلامي خود فاصله گرفته ايم و شايد بهتر باشد بگوييم فرهنگ و نوع نگاهمان به زندگي که متاثر از باورهايمان است، هر چند هنوز نقاط کمرنگي از آن در زندگي تک‌تک‌مان وجود دارد، اما در پس فرهنگ غربي که حالا در رگ و پي مان هم رسوخ کرده، گم شده است.
بايد اشاره کرد که سبک زندگي ايراني و اسلامي ما ايرانيان ريشه در فرهنگ و سنن کهن و به‌ويژه اعتقادات و باورهاي ما دارد و باتوجه به تأثير اجتناب ناپذير اعتقادات بر نوع سبک زندگي و ترس دشمن از رسوخ اين فرهنگ ناب به دنيا سبب شد سال ها پيش دشمن اهم برنامه‌هاي مخرب خود را بر اين مهم متمرکز کرده و خصوصا با ابزارهاي رسانه‌اي قوي از جمله ماهواره و شبکه‌هاي مختلف اجتماعي با محتوايي تنظيم شده و هدايت شده با ترويج سبک زندگي غربي براي رسيدن به اهداف خود تلاش ‌کند.
شايد وقتي در اوج ظهور شبکه هاي اجتماعي حرف هاي از خود ساخته برخي سودجويان و عاملان دشمن را به نام کلام و سخنان بزرگان يا فلان بازيگر فقيد و فلان دانشمند معروف به خوردمان مي دادند تعجب مي کرديم اما امروز آنقدر اين حرف‌ها و سخنان دروغي را خوانده و ديده ايم که چشم‌مان هم به درست و غلط بودن فرهنگ اصيل‌مان شک مي کند و شايد هيچ‌گاه باورمان نشود که همين ها خود عاملي براي تغيير سبک زندگي‌مان بوده است. اين همان دام پهناور دشمن است که سال‌ها قبل براي تغيير سبک زندگي ايرانيان پهن کرده است و آنچنان بر طبل آن کوبيده که گوشمان رابراي حقايق کر کند چنانچه آنقدر برخي سخنان را از برخي بزرگان بزرگ جلوه داده تا باورمان بشود اگر فلان بازيگر فقيد از حجاب نقد کرده حتما بد است! و اين خطري بزرگ است که رهبر معظم انقلاب هم بارها و بارها نسبت به آن هشدار داده اند.
حالا اين سوال مطرح است چرا و چطور از سبک زندگي ايراني و اسلامي خود فاصله گرفتيم. براي رسيدن به اين پاسخ «رسالت» پاي اظهار نظر کارشناسان نشسته است.
«غلامرضا حسني درميان» جامعه شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه که خود محقق مسائل اجتماعي و به ويژه تغيير سبک زندگي در ميان ايرانيان است در اين خصوص به رسالت مي گويد: « سبک زندگي مجموعه عناصري است که کم و بيش نظام يافته و با هم مرتبط است و يک شاکله و نظام يافتگي خاص فرهنگي و اجتماعي را ايجاد مي‌کند.سبک زندگي بر ماهيت و محتواي روابط و تعاملات و کنش‌هاي اشخاص و آحاد مردم دلالت دارد و اينکه اين سبک امروزه چگونه رنگ و بوي غربي پيدا کرده است نياز به تحقيق و پژوهش و بررسي بيشتري دارد.»
حسني معتقد است: «آنچه که در ايران اتفاق افتاده، تغيير در الگوهاي جامعه مدرن به معناي بعضي از خصوصيات سبک زندگي غربي است و وقتي که از زندگي غربي صحبت مي‌کنيم معمولا همان سبک زندگي غربي و آمريکايي و اروپايي و حتي جلوه‌هايي در هاليوود تعريف مي‌شود و اين موضوع در بحث‌هاي رسانه‌اي و آموزشي قوي‌تر است اما در سبک زندگي ايراني و اسلامي ارزش‌ها و ايدئولوژي و جلوه‌هاي جهادي و ديني و انقلابي مطرح است و در واقع با اين مفاهيم در ارتباط هستيم.»
ريشه‌هاي تغيير سبک زندگي در انتهاي دوره صفويه اين محقق مسائل اجتماعي مي گويد: « ريشه‌هاي تغيير سبک زندگي در ايران را بايد در انتهاي دوره صفويه و دوره قاجار ديد.» وي ادامه مي دهد: «به علت فقدان نظام ارتباطي نوين و ارتباطات شبکه‌اي که امروزه وجود دارد، روند تغيير سبک زندگي کند بود يا اصولا وجود نداشت. اين تغيير معمولا در طبقات درباري و در سطوح خاصي از طبقات اجتماعي وجود داشت و در ديگر طبقات اين تغييرات کمتر ديده مي‌شد. از اوايل دهه ۴۰ به بعد، سبک زندگي غربي مقداري توسعه پيدا کرد به اين علت که بحث‌هاي ارتباطات و ابزار انتقال فرهنگ مانند تلويزيون که وارداتي بود و محتواي آن هم از بيرون مي‌آمد و بخش فرهنگي و معنوي آن هم کمتر توليد خودمان بود جاذبه آن براي افراد به‌ويژه جوانان جالب بود و به همين جهت تلويزيون نقش عمده‌اي را در جهت انتقال نظام و شاکله کلي فرهنگي و اجتماعي ايفا مي‌کرد.»
وي با تاکيد بر اينکه نظام هاي حاکم هم از اين موضوع حمايت مي‌کردند و در نتيجه انديشه ‌هاي سکولاريسم اين سبک زندگي و الگوهاي رفتاري که ناشي از دموکراسي غرب بود به تدريج در رفتار فردي ديده مي‌شد؛
مي افزايد: « در تغيير سبک زندگي، نخست جلوه‌هاي اقتصادي آن ديده مي‌شود و وقتي از سبک زندگي صحبت مي‌کنيم تنها الگوهاي رفتاري نيست، بلکه الگوهاي اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي را هم شامل مي‌شود و در اين تغيير ارزش‌هاي مادي به تدريج بر ارزش‌هاي معنوي غالب مي‌شود و به صورت خيلي خزنده و نرم افراد را به سمت جهان بيني مادي سوق مي‌دهد و کم کم الگوهاي غربي اشاعه پيدا مي‌کند.»
قد علم کردن انقلاب اسلامي در مقابل رسوخ فرهنگ غربي حسني مي گويد: « اين روند ادامه دارد تا اينکه انقلاب اسلامي در مقابل آن قد علم مي‌کند و دوباره بازگشت به خويشتن خويش يا همان سبک زندگي اسلامي را مدعي است که برگرداند و موفق مي‌شود چالش‌هاي زيادي را براي سبک غربي ايجاد کند که در حوزه کلان کاملا مشهود است اما در حوزه خرد، تغيير الگوهاي رفتاري با توجه به اينکه ابزار رسانه‌اي به طور قوي مخصوصا از نظر محتوا در اختيار نظام سلطه است در نتيجه فرهنگ غرب يا سبک زندگي غربي در سطح جهان پيشروي‌هايي قوي داشته است که همان جنگ نرمي است که مقام معظم رهبري هم در اين خصوص مکررا تذکر دادند.‌»اين محقق بر اين باور است که امروز سبک زندگي غربي حتي در بعد رفتار سياسي هم جلوه‌هاي خود را نشان داده و رنگ و بوي تبليغات غربي گرفته است. وي ادامه مي دهد: «اين تغيير در حوزه اجتماعي هم آثار خود را با عنوان مثال در عادي جلوه دادن طلاق که در فرهنگ اسلامي مورد نکوهش است، نشان مي دهد؛ در حوزه فرهنگي هم باورها و ارزش‌ها دچار تغيير مي‌شود، سلسله مراتب ارزش‌ها تغيير مي‌يابد و اين در رفتارها و کنش‌ها هم ملاحظه مي‌شود.»
اين جامعه شناس مي گويد: «نمي‌توانيم بگوييم سبک زندگي غربي بر کشور مسلط شده است ولي مي‌توانيم بگوييم که سبک زندگي ايراني اسلامي دستخوش تغييراتي شده است، تغييراتي که هر چه زمان جلوتر مي‌رود سرعت بيشتري پيدا مي‌کند و واکنش روحانيون و روشنفکران و علما را برمي‌انگيزد.»
حسني معتقد است: « علما و دانشمندان و صاحب نظران حوزه فرهنگ و علوم و دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالي و آموزش و پرورش و رسانه‌ها و نظام خانواده ما همه با هم بايد در يک جهت و همسو سبک زندگي ايراني و اسلامي را اشاعه دهيم و در حوزه کنترل اجتماعي هم مراقبت کنيم و با بخش منفي فرهنگ غرب که باعث تخريب ارزشها و سنت ها و آداب و رسوم و فرهنگي ديني و اسلامي ما مي‌شود مقابله کنيم چون هدف اينها تنها تخريب ارزش‌هاي ديني نيست البته در سطح کشورهاي اسلامي اين کار را دارند انجام مي‌دهند و قصد دارند اسلام را در اذهان مردم جهان با خشونت تداعي کنند ولي در کشور ما علاوه بر اين، براندازي نظام جمهوري اسلامي را که رنگ و بوي اسلامي گرفته است هدف قرار دادند.»
هدف دشمن تغيير هويت ايرانيان است
اين محقق تاکيد دارد دشمن تغيير هويت ايرانيان را مورد هدف قرار داده است و مي گويد: « اين به اين معنا نيست که ما خلع سلاح بوديم بلکه ما هم اقداماتي را انجام داديم، ظرفيت امروزي ما به لحاظ سطح تحصيلات جامعه و از لحاظ رفتار عقلاني در مقابل اين تهاجم ها زمينه مناسبي دارد اما متأسفانه در حوزه الگوسازي و در حوزه سينما و در حوزه ‌هايي که رسانه نقش عمده‌اي را ايفا مي‌کند نياز به اقدامات زيادي داريم.»
در همين راستا مقام معظم رهبري فرمودند: «ما البته بناي بر غرب ستيزي نداريم اما بر اساس بررسي و تحقيق تأکيد مي‌کنيم که تقليد از غرب، هيچ ملتي را به جايي نمي‌رساند؛ فرهنگ غرب، اصولاً فرهنگي مهاجم است و به هر دليلي در هر کشوري رواج يابد به‌تدريج فرهنگ و هويت آن ملت را نابود مي‌کند.»
«مهرداد افلاطوني»؛ پژوهشگر و روانشناس اجتماعي، اما از منظرديگري به تغيير و تحول سبک زندگي ايراني اسلامي به غربي مي پردازد و به رسالت مي گويد:« ما تعريف درستي از فرهنگ ايراني در جامعه مان نداريم و متأسفانه فرهنگ‌هايي شبيه فرهنگ غربي يا اروپايي ترويج مي‌شود و علت هم اين است که آنها هنجاريابي کردند و ما از اين مطلب عقب مانديم. اين در حالي است که ما فرهنگ بسيار غني داريم و همه دنيا هم به اين موضوع واقف هستند اما براي اينکه فرهنگ در جامعه‌اي جا بيفتد و ما از اين فرهنگ دور نشويم نياز به بازتعريف درستي دارد.»افلاطوني مي گويد: «بايد ديد ما چه کرده ايم. مثلا آموزش و پرورش ما چه سهمي دارد و چه انجام داده است.تحقيقاتي که دانش‌آموزان و حتي در سطوح بالاتر انجام مي‌دهند چقدر به فرهنگ ما برمي‌گردد! البته از حق نبايد گذشت که دانشگاه‌ها التزام به اين مهم دارند که موضوع تحقيقات بايد کاربردي شود اما مي‌بينيم که هنوز جاي کار بسيار است.»
اين محقق و روانشناس اجتماعي با انتقاد از عملکرد آموزش و پرورش در اين حوزه ادامه مي دهد: « متأسفانه گردش‌هاي علمي ما فرهنگ و معرفي بزرگان ما را ترويج نمي‌کند و اکثريت از بسياري از موزه‌هاي مردم شناسي ما آگاهي لازم را ندارند و علت اين است که جذابيت ايجاد نشده که گروه همسالان به جاي اينکه در مورد سريال تلويزيوني که شايد مطالب آموزنده زيادي هم ندارد صحبت کنند در مورد تاريخ ايران صحبت کنند.»
ضعف عملکردي در ترويج سبک درست زندگي افلاطوني معتقد است سبک زندگي ما تغيير کرده حال بايد به دنبال راهکار و بازتعريف فرهنگ براي نسل بعدي و آينده ساز باشيم و ادامه مي دهد :« وقتي سرانه استفاده از اينترنت ما پنج ساعت است و سرانه مطالعه ما ۱۰ دقيقه نشان از ضعف عملکردي ما در ترويج سبک درست زندگي دارد از طرفي بايد تقويت کننده و مشوق هايي براي گرايش به سمت فرهنگ ايراني و اسلامي در ميان دانش آموزان و جوانان داشته باشيم لذا فرهنگ بايد هنجاريابي شود؛ بايد نيازسنجي کنيم که چه چيزهايي باعث علاقه مندي وجست‌وجوگري فرهنگ ايراني اسلامي در ميان فرزندانمان مي شود.»افلاطوني با بيان اينکه علت يابي و ريشه يابي اين تغييرات براي ما اهميت زيادي ندارد، البته بخشي از اين در کشورهاي در حال توسعه طبيعي است؛ مي گويد: «ما دنبال اين هستيم که آيا بلديم از فضاي اينترنت استفاده کنيم يا خير و متوجه مي‌شويم که هيچ آموزشي در اين حوزه نديديم بلکه فضايي در اختيار ما قرار گرفته و شناخت زيادي هم نداريم و به عبارتي در مرحله نقشه يابي هستيم.»
اين پژوهشگر و روانشناس اجتماعي تاکيد مي کند: « فضاي مجازي ما بايد تعريف شود و اطلاعاتي که مي‌دهيم بايد اطلاعات درستي باشد، فرهنگ ما در خيلي از شبکه‌هاي اجتماعي تحريف تاريخي شده است و طوري فرهنگ را تعريف کردند که فقط مردم را به سمت آن سايت يا آن گروه جذب کنند و در واقع بستگي به نوع نگرش ادمين کانال دارد.»
وي مي‌گويد:« بايد بدانيم که اگر مي‌خواهيم چيزي را اطلاع رساني کنيم حداقل اصل موضوع را فداي فرع موضوع نکنيم و اين باعث مي‌شود که به فرهنگ اصيل خودمان که سبک زندگي ايراني اسلامي است جذب شويم و دور نشويم.»افلاطوني با بيان اينکه دولت و صدا و سيما بسيار عامل مؤثري در معرفي فرهنگ ايراني اسلامي هستند ادامه مي دهد: « بسياري از مردم و به ويژه جوانان ما علاقه مند هستند که شيراز و حافظيه و ديگر جاهاي تاريخي وديدني ايران را ببينند اما وقتي که آنها به محل مورد نظر مي‌روند چه چيزي را به آنها ياد مي‌دهيم و آموزش مي‌دهيم؟»
وي بر اين باور است که حافظ فقط فال نيست بلکه يک دوره تاريخي است و در واقع دوره‌اي را دارد تعريف مي‌کند بنابراين ما بايد آن دوره تاريخي را هم در کنار ديد و بازديد تعريف کنيم؛ بايد سبک زندگي آنها را تعريف کنيم. فرهنگ اسلامي و معماري اسلامي ما بايد تعريف شود و به نظر من در رشته‌هاي معماري و جامعه شناسي و روان‌شناسي، موضوعات را فرهنگي کنند و اجازه دهند که اين موضوعات در اختيار مردم قرار بگيرد نه اينکه براي وارد شدن به خيلي از موضوعات بايد پول پرداخت کنيم. بايد مقاله هاي در ارتباط با فرهنگ سازي رايگان در اختيار مردم قرار گيرند.اين محقق تاکيد مي کند: « کشورهايي داريم که فرهنگ ندارند اما به فرهنگ ‌شان مي‌نازند اما ما فرهنگ غني داريم و به فرهنگ خودمان نمي‌نازيم و چهار عامل بسيار تأثيرگذار در اين حوزه، فرهنگ سازي و صدا و سيما و آموزش و پرورش و مبحث والدين است که بايد اقدامات زيادي انجام دهند. اگر در اين چهار حوزه بتوانيم موفق شويم مي توانيم دوباره به سبک زندگي ايراني اسلامي باز گرديم و تبليغات سوء هم تاثيري بر آن ندارد.»فرهنگ مهاجم غرب که باطن آن به فرموده رهبر انقلاب «سبک زندگيِ ماديِ شهوت آلودِ گناه آفرين هويت زدايِ ضد معنويت» است يکي از مهم‌ترين دلايل تغيير سبک زندگي ايراني اسلامي است و اميد است که همه اعم از مسئولين و اقشار مختلف مردم در معرفي و ترويج سبک زندگي ايراني اسلامي و حفظ هويتمان بيش از گذشته تلاش کنيم.

نویسنده : حوريه صادقي |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای تغيير سبک زندگي از صفويه تا امروز بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.