حنیف غفاری
جو بایدن اکنون خود را در چند قدمی ورود به کاخ سفید می‌بیند. بر اساس اطلاعات موجوداو اکنون کمیته‌ای را جهت تنظیم اولویت‌های سیاست خارجی ایالات‌متحده تشکیل داده و از آن‌ها خواسته است تا طرح اجرایی خود  ( با نگاه بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت) را در قبال پرونده‌های حساس و بااهمیت در مناطق مختلف دنیا ارائه دهند. یکی از این موارد، مربوط به بازتعریف موقعیت واشنگتن در عراق می‌باشد. واقعیت امر این است که حضور بایدن در رأس معادلات سیاسی و امنیتی آمریکا، نه‌تنها خبر خوبی برای منطقه غرب آسیا محسوب نمی‌شودبلکه مقدمه‌ای برای حرکت به‌سوی«بحران‌های عمیق‌تر»در منطقه محسوب می‌شود. 
کلیدواژه  بحران‌سازی دولت احتمالی بایدن در منطقه غرب آسیا را باید  «عراق »دانست! موضوع عراق همواره به‌عنوان  یک پرونده دائمی بر روی میز رئیس‌جمهور جدید آمریکا  بوده است. بوش پسر و اوباما گرفته تا ترامپ و بایدن جملگی بر روی نفوذ بلندمدت واشنگتن و تاراج منابع و استفاده از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیک موجود در این کشور تأکید داشته ، دارند و خواهند داشت! بااین‌حال، نگاه بایدن نسبت به دیگر رؤسای جمهور آمریکا ( در قبال عراق) به‌مراتب نسبت به دیگران خطرناک‌تر است! 
نباید فراموش کرد که بایدن وضع‌کننده تئوری«تجزیه عراق» است.او زمانی که سناتور ایالت دلاویر در کنگره بود،  در سال ۲۰۰۶ پیشنهاد تقسیم عراق به سه منطقه نیمه خودمختار شیعی، سنی و کُردی را ارائه کرد.او این پیشنهاد خود را به طرحی جامع تبدیل کرد و در اختیار دولت جورج واکر بوش قرار داد. از آن زمان تاکنون، حتی در دوران ریاست جمهوری ترامپ، طرح بایدن به مبنای تحلیل، عمل، ارزیابی و محاسبه تحرکات و عملکرد واشنگتن در عراق تبدیل شود. 
بایدن قصد دارد اکنون در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن قرار گیرد! دموکرات‌ها پس از حضور مستقیم در کاخ سفید، قصد دارند عوامل«ناامن کننده» در عراق و منطقه را به صورتی شدیدتر تقویت کنند. نباید فراموش کرد که آن‌ها حتی در سال ۲۰۱۳ میلادی و در دوران ریاست جمهوری اوباما،  بابت تأسیس و تجهیز داعش ، جبهه النصره و دیگر تروریست‌های تکفیری ،حاضر شدند هزینه‌های زیادی پیدا کنند. اکنون، دموکرات‌ها قصد دارند با استناد به راهکارهایی مانند«بازتعریف داعش » و« خلق بحران‌های سیاسی مزمن در عراق» ، به‌سوی تحقق هدف کلان و خطرناک خود گام بردارند. تاکنون بارها تأکید شده است که  تجزیه عراق نقطه ثقل بازی آمریکا( و شبکه وابسته به آن ) در منطقه می‌باشد، زیرا «بحران‌سازی در عراق» می‌تواند کل منطقه را تحت تأثیر خود قرار دهد.  بنابراین در رصد و مهار این بازی خطرناک، باید بر روی «نقطه ثقل »حریف متمرکز شد. پس از شهادت مظلومانه سردار حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، پارلمان عراق به طرحی پنج بندی رأی داد که ازجمله آن‌ها لغو درخواست کمک از ائتلاف دست‌ساز آمریکا( موسوم به ائتلاف ضد داعش) است.این ائتلاف طی سال‌های اخیر در عراق، نه‌تنها نقشی در مهار و شکست تروریست‌های تکفیری ایفا نکرد، بلکه به حامی اصلی داعش در عرصه عملیات میدانی تبدیل شد.
بدیهی است که مواجهه با هرگونه «حضور» و« نفوذ» آمریکا در عراق ، نه‌تنها وظیفه جریان‌های مقاومت و گروه‌های سیاسی در این کشور، بلکه دغدغه دیگر بازیگران حامی تأمین امنیت منطقه و جهان اسلام است.