بارقههای امید در سیما
|حسن شجاعي|
بي شک مستندات تلويزيوني از جمله برنامه هاي جذاب مخاطبان امروزي به شمارميروند؛ نسل هايي که در گذشته نبوده و اينک در زمان حاضر به دنبال حقايق در قاب مستندهاي تلويزيوني مي گردند.
در اين ميان شبکه مستند سيما موضوعاتي جذاب و ديدني از تاريخ معاصر ايران را به تصوير کشيده و با ساختارشکني برنامه هاي رايج در تلويزيون برنامه هايي را به مخاطب عرضه ميکند که ديدن آن خالي از لطف نيست.
يکي، دو نمونه از اين برنامه ها مستند «راه طي شده» و «قديس» است که توسط علي ملاقلي پور و حسين لامعي کارگرداني شده و در قاب شبکه مستند به نمايش درآمده است.
«راه طي شده» روايتي صريح و بيپرده از افکار و انديشههاي مهدي بازرگان، روشنفکر ديني، سياستمدار و نخست وزير دولت موقت در سال ۵۷ را تشريح مي کند. در اين مستند، شخصيت فکري و سياسي مهندس بازرگان در گفتوگو با افرادي همچون محمد توسلي، هاشم صباغيان، ابوالفضل حکيمي، اکبر بديعزادگان، مجتبي مطهري، محمدمهدي جعفري، فريدون سحابي، محمدنويد بازرگان و… مورد واکاوي قرار گرفته است. در اين برنامه همچنين گوشههايي از فعاليتهاي سياسي بازرگان در جبهه ملي، نهضت آزادي و دولت موقت به تصوير کشيده شده است.
نام اين مستند برگرفته از عنوان يکي از مهمترين کتابهاي بازرگان به همين نام بوده و مورد توجه اهالي رسانه قرار گرفته است. مراسم رونمايي از اين مستند با واکنشهاي زيادي از سوي اعضاي نهضت آزادي همراه بود و پس از آن اين مستند از راهيابي به جشنواره سينما حقيقت باز ماند. در اين ميان حتي محمدتوسلي دبيرکل نهضت آزادي به رئيس شبکه مستند نامه نوشت و از پخش اين برنامه گلايه کرد.
آنچه در اين مستند بيش از همه به چشم مي آيد نگاه مستند و واقعي از شخصيت سياسي مهدي بازرگان است و فارغ ازهرگونه جهت گيري هاي سياسي واقعيتي دوام با روشنفکري را به همراه دارد. با اينکه برخي افراد با توجه به گرايش هاي سياسي اين مستند را برخلاف نظرات و عقايد خود برداشت مي کنند اما نگاه تمامي بخش هاي اين مستند نشان مي دهد که «راه طي شده» همان راه طي شده اي است که نسل جوان بايد از آن آگاه مي شد. نکته جالبي که در اين مستند به تصوير کشيده شد بهره مندي از نقطه نظرات افرادي است که با گرايش هاي مرتبط با مهدي بازرگان در کشور حضور دارند. اينکه اين مستند توجه موافقين و مخالفين اين موضوع را به خود جلب کرده نشان از موفقيت اين برنامه دارد. در عين حال بازخواني شخصيت ها و چهره هاي تاريخ معاصر ايران يکي از الزامات امروز نسل جوان است و پرداختن به اينگونه موضوعات در شرايطي که فضاي سياسي کشور از تکاثر برخوردار است مثبت به نظر مي رسد.
از سوي ديگر تلاش کارگردان براي روايت يکدست و روان موضوع و بيان حقايق دوران زندگي آنها از نکات مثبتي است که در تمامي بخش هاي مستند به چشم مي آيد. بايد به اين نکته توجه داشت که عوامل ساخت اين مستند به عنوان نماينده نسلي که پرسشگر است متفکرانه بخش هاي مختلف اين مستند را در کنا رهم قرار داده اند تا نسل جوان امروز به آساني بتواند يکي از مهم ترين ادوارتاريخي اين کشور را قضاوت نمايد.
علي ملاقلي پور کارگردان اين مستند در مسير ساخت اين مستند مورد نقدهاي فراواني قرارگرفت و با اينکه تجارب مختلفي در حوزه هاي مختلف سينما داشت اما در زمان ساخت اين مستند با چالش هاي زيادي روبه رو بود، اما اين دليل نشد تا از ادامه راه باز بماند و در پايان «راه طي شده» به سرانجامي دلنشين و ماندگار رسيد. در روايت اين داستان بخش هاي مختلف زندگي بازرگان به تصوير کشيده شد، آنهم توسط همفکران و افرادي که به شدت با افکار و عقايد او نزديک بودند و بيان اين نظرات از جانب همفکران او نشان مي دهد که کارگردان برخلاف جانبداري از جريان و جهتي خاص که پس از پخش اين مستند از سوي برخي منتقدان مطرح شد بسيار هدفمند و از زبان نزديکان او به بررسي زندگي بازرگان پرداخته است. آنچه در اين مستند بيش از همه به چشم مي آيد
و حلقه مفقوده اي است که کارگردان به دنبال آن است بيرون آمده جرياني به نام سازمان مجاهدين خلق از دل تفکر ليبرالي نهضت آزادي است که در اين سال ها کمتر به آن پرداخته شده و کارگردان با استناد به کتب و نوشته هاي موجود و نيز گفت و گو با نزديکان بازرگان به اين واقعيت صحه مي گذارد. شايد يکي از مهمترين دلايل برخي مخالفت ها با اين مستند همين نگاه متفاوت به زندگي بازرگان و نيز خط مشي و جايگاه نهضت آزادي است که برخلاف جريانات رايج و روالي که طي اين سال ها به اين موضوع پرداخته از منظر تازه و مهمي به اين رويداد تاريخي مي نگرد. اينکه به شکل مستند از زبان افرادي نظير محمد توسلي به نقش و ارتباط نهضت آزادي و سازمان مجاهدين پرداخته مي شود و وقايع زندان بازرگان در سال ۴۲ و علاقه و تمايل او به جذب جوانان براي انجام مبارزه مسلحانه مورد حمايت قرار مي گيرد، از جمله نکاتي است که در اين مستند به آن پرداخته شده و غالبا هم به دليل عدم علاقه اين طيف به ارتباط با سازمان مجاهدين خلق مورد گلايه مندي است.
آنچه بايد بيش از همه مورد توجه قرار گيرد نوع نگاه عوامل ساخت اين مستند به موضوع و واکاوي نکات تاريک اين برهه از تاريخ معاصر ايران باشد. ضمن اينکه يکي از نکات مثبت اين فيلم توجه به افرادي است که با بازرگان ارتباط صميمانه و نزديک داشته و در سال هاي زندان در کنار وي بوده اند. به همين خاطر مستندات و مطالبي که در اين مجموعه به سمع و نظر مخاطب مي رسد بر مبناي يکسري واقعيات متقن است و تنها دليلي که منتقدان را برآشفته
مي کند همان نگاهي است که کورسويي از نقاط تاريک سال هاي فعاليت نهضت آزادي و سازمان مجاهدين را به تصوير کشيده است.
در مورد مستند «قديس» هم همين نگاه وجود دارد و باتوجه به اينکه در اين سال ها احمد شاملو از زاويه اي که همه علاقمند به آن هستند ديده شده اين مستند به مذاق خيلي ها خوش نيامده است.
حسين لامعي کارگردان اين مستند در مورد چرايي ساخت اين مستند مي گويد: «در تاريخ ادبيات معاصر ايران کسي جرأت نداشت کوچکترين نقدي بر شاملو وارد کند. به همين خاطر مستندي کلي در مورد جريان روشنفکري نساختم بلکه در مورد يک شخص ساختم. معنياش اين است که ما وارد جزئيات نميشويم، چون هزينه دارد! حرف کلي زدن که هزينه ندارد. شما ظاهرا همه چيز را ميگوييد ولي در اصل هيچ چيزي نميگوييد. شاملو يک «بُت» است در جريان روشنفکري و شما دست گذاشتيد روي روند تبديل شدن اين چهره به يک اسطوره…»
نکته اي که در «قديس» هم همانند «راه طي شده» ديده مي شود استفاده از افرادي مانند مسعود بهنود ،جواد مجابي و ايران درودي است که به وي نزديک بوده و فيلم يکسره به سراغ مخالفان شاملو نرفته تا رعايت انصاف را کرده باشد.
اينکه طي اين سال ها در ذهن مخاطبان اين نکته مدام تکرار شده که به شخصت شاملو چکار داريد و فقط به شعرهايش بپردازيد دراين فيلم بي پرده مورد نقد قرار مي گيرد و تمامي ابعاد اين فرد به قضاوت کشيده مي شود
تا قديس بودن او به چالش کشيده شود. جسارت رسانه ملي در ورود به موضوعات اينچنيني جاي تقدير دارد و مي تواند راه را براي ساخت مستندهايي از اين دست بيش از گذشته باز نمايد.
به نظر مي رسد يکي از دلايلي که شاملو قديس شد همين است که هر بار که سر مزارش مي رويد ميبينيد شکسته است، يا در سالهاي قبل بعضاً کساني که در سالمرگ او حضور پيدا مي کردند دستگير ميشدند. اينها مسائلي است که به قديس شدن شاملو کمک کرد و در اين مستند تلاش شد تا از زواياي مختلف اين مسير نادرست اصلاح شود.
به هر روي به نظر مي رسد رسانه ملي پس از پخش سريال گاندو در حوزه مستند نيز گام هايي مثبت براساس واقع بيني همراه با جذابيت هاي موضوعي و بصري را در ساخت و توليد مستندهاي فاخر در دستو رکار دارد و براساس نياز نسل جوان در جهت اطلاع و آگاهي از تاريخ معاصر ايران اسلامي برنامه هاي جذاب و در عين حال تاثير گذاري را در قاب تلويزيون به نمايش مي گذارد.
حسن شجاعي , راه طی شده , رسانه ملي , سريال گاندو , قدیس , مستندات تلويزيوني
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.