مرضيه صاحبي|
شيخ زکزاکي؛ روحاني شيعه و رهبر جنبش اسلامي شيعيان نيجريه است که به جرم مقابله با ظلم و استبداد در زندان به سر مي برد. او بارها تاکيد کرده که از انقلاب اسلامي ايران و امام خميني (ره) الگو گرفته است.حالا تاوان اين سخنان و مبارزات، اعمال رفتارهاي بي رحمانه و وحشيانه دولت نيجريه عليه اوست که اين اقدامات به سرکردگي آمريکا، اسرائيل و عربستان انجام مي شود.آن طور که «بديعه»، دختر شيخ زکزاکي مي گويد: پدرش اين روزها حال مساعدي ندارد و«پس ازانجام آزمايش خون،تيم پزشکي معالج اعلام کرد،درخون ايشان مقداربسيارزيادي سرب وکادميوم مشاهده شده است و براساس نظرهمه پزشکان، اين مقدارازسرب وکادميوم درخون بسيارخطرناک وکشنده است.
اما با «بديعه زکزاکي» نه فقط درباره بيماري رهبر شيعيان نيجريه که پيرامون مسائل متعددي صحبت کرديم؛ از پيش بيني وضعيت آفريقا درآينده تا دخالت قدرت هاي جهان در انتخاب رئيس جمهور نيجريه و تاثيرپذيري شيخ زکزاکي از انقلاب اسلامي ايران.آنچه در ادامه مي خوانيد، ثمره گفت‌وگوي رسالت با او است.
*سبک تبليغي پدر شما براي جذب مردم نيجريه به اسلام چه بود و آيا همان طور که خودشان بارها تاکيد کرده‌اند، متأثر از امام خميني (ره) است و از سبک تبليغي ايشان براي مبارزه بهره بردند؟
بله پدرم به شدت تحت تاثير شخصيت امام خميني (ره) قرار گرفته داشتند اما اين تاثير پذيري به زماني برمي گردد که ۲۲ ساله بودند و در سال اول دانشگاه به هنگام حضور در کلاس، نام امام را از زبان استاد آمريکايي خود مي شنود. در واقع اين استاد آمريکايي بر روي تخته نام امام خميني (ره) را مي نويسد و بعد به تفاوت نفوذ و قدرت اشاره مي کند و توضيح مي دهد که امام در ايران داراي نفوذ بود اما شاه قدرت داشت. اين عبارت باعث انقلاب دروني پدرم مي شود و بعد از اين جريان، يک روز، برگه اي روزنامه را به سختي پيدا مي کند
و در آن عکس امام را مي بيند که چندنفر پشت سرشان نماز مي خوانند.
در آن زمان امام خميني (ره) پاريس بود و آن طور که از زبان پدرم شنيدم، آن عکس بر روي ايشان تاثير بسيار زيادي گذاشت به همين علت عکس را چاپ مي کنند و روي ديوارهاي تمام دانشگاه و ديوار اتاق خودشان مي چسبانند. عشق و علاقه پدرم به امام آنقدر زياد شده بود که يک روز به سفارت ايران در نيجريه مي روند و عکس امام را درخواست مي کنند، کارکنان سفارت ايران گفته اند
عکس امام را نداريم، فقط يک عکس داريم که دانشجويي چاپ کرده و آن هم سياه و سفيد است. اين همان عکسي بوده که پدرم در واقع چاپ کرده است.
مي توانم به جرئت بگويم که پدرم به صورت تمام عيار از امام الگوي مي گرفتند، از جمله مصاديق آن تاسيس هفته وحدت به پيروي از امام خميني (ره) در نيجريه بود و حتي از علماي اهل سنت و مسيحيت دعوت مي‌کرد تا سخنراني کنند. اين امر تاثير بسيار زيادي بر روي مردم نيجريه داشت ويکي از علماي بزرگ اهل تسنن، شيعه شد. هيچ وقت به ياد ندارم که پدرم کسي را با زور و اجبار شيعه کرده باشد. سبک تبليغي شان به اين صورت بودکه در سخنراني‌ها سوالي در ذهن مردم بوجود مي آوردند، مثلا اينکه چرا بعد از شهادت پيامبر امامت به امام علي(ع) نرسيد؟ طرح اين سوال ها و پيدا کردن پاسخ هايش توسط مردم، آنها را ترغيب مي کرد تا شيعه شوند.
* ممکن است اگر مسلح شويم به ما تروريسم بگويند
*پدرتان بعد از اين آشنايي چه شد که به ديدار امام خميني (ره)در ايران آمدند؟
شيخ زاکزاکي در مجموع دوبار با امام ديدار داشتند. يک بار بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود. وقتي ايشان را ديدند، تصميم گرفتند تا پيرو مکتب امام خميني(ره) باشند و در آنجا به اين باور رسيدند که ماهم مي توانيم پيروز شويم اما وقتي با علماي بزرگ اهل سنت در اين رابطه صحبت کردند، آنها سعي داشتند تا ايشان را منصرف کنند زيرا معتقد بودند که آنها نمي توانند با دولت به دليل قدرتي که دارد، مبارزه کنند و پدرم را براي قدم گذاشتن در اين راه، جوان و بي تجربه مي دانستند. اما ديدار دوم پدرم به زماني برمي گردد که امام به خاطر بيماري در بيمارستان بستري بودند. ايشان ضبط صوتي هم با خود به داخل بيمارستان برد و سخنان امام را ضبط کرد و بارها آن را شنيد و حتي در بازگشت به نيجريه، آن صحبت‌ها را انتقال داد و با خودش عهد بست، هر مذهبي که امام پيروي مي کند را دنبال کرده و در همان راهي قدم بردارد که امام قدم برداشته اند و اين مسئله باعث شد که ايشان شيعه شوند. درباره امام خميني (ره) بسيار تحقيق و پژوهش کرده و همان روش و سبک و سياق امام را در نيجريه پياده سازي کردند. يکي ديگر از روش هايي که پدرم در راه مبارزه انتخاب کردند، عدم مسلح کردن مردم بود. به عبارت ديگر ايشان هيچ گاه با مسلح شدن مردم موافق نبودند، حتي سه سال پيش که در ماه مبارک رمضان مردم‌ روزه‌دار نيجريه در منطقه زاريا، مانند بسياري از مسلمانان، در راهپيمايي روز قدس شرکت کرده بودند و با حمله نيروهاي نظامي منطقه روبه‌رو شدند، بازهم پدرم با مسلح شدن مردم موافقت نکرد. برخي از سربازان ارتش نيجريه از پشت به سمت صفوف راهپيمايان تيراندازي کردند و ۳۳ نفر از شيعيان روزه دار را به شهادت رساندند و دهها تن ديگر را زخمي کردند. پدرم بر اين اعتقاد است که دولت، مدرکي عليه ما ندارد چون ما بهانه اي دستشان نداده ايم، بنابراين اگر مردم مسلح شوند، بهانه به دست دولت مي دهيم. من راضي نيستم که خوني به اين خاطر ريخته شود. ايشان همچنين تاکيد مي کردند، ما با وجود اينکه بهانه به دستشان نداده ايم، اين طور وحشيانه مورد حمله قرار مي گيريم چه برسد به اينکه بخواهيم مسلح شويم. حتي ممکن است به بهانه مسلح شدن به ما تروريست بگويند.
*مدرکي عليه پدرم ندارند
ما سال ۲۰۱۶ به دادگاه نيجريه شکايت کرديم و حتي حکم آزادي شيخ را هم صادر کردند و قاضي گفت، دولت بايد به خاطر سوزاندن منزل به ايشان خسارت بدهد. اين نشان مي دهد که مدرکي عليه پدرم ندارند و او را درحال بلاتکليف نگه داشته اند که احکام دادگاه هم اجرايي نشده است زيرا قدرت دست دولت است و قاضي و دادگاه قدرتي ندارند.
*پدرتان را به چه صفتي مي شناسيد؟
ايشان بسيار مهربان هستند و نسبت به تمام مسلمانان جهان دغدغه دارند. مهرباني شان حتي براي غيرمسلمان ها هم هست. حتي به دشمنانشان هم خوبي مي کنند. خاطرم هست که در جريان انتخابات رياست جمهوري نيجريه بسياري از مردم کشته شدند زيرا رئيس جمهوري که مي خواست براي مرحله دوم انتخاب شود، مسيحي بود و مسلمان ها او را نمي خواستند، به همين علت ميانه مسلمانان و مسيحيان شکرآب شد و باهم درگيري داشتند. يک روز اين درگيري ها تشديد شد و مسيحي ها به منطقه شيعه نشيني که شيخ حضور داشت پناه آوردند. شيخ زکزاکي از آنها محافظت کرد و حتي دستور داد به آنها غذا بدهند و از مسلمانان خواست به خاتمه بحران کمک کنند.
*توقع شما از امت اسلامي چيست؟
توقع مان اين است که حداقل براي پدر و مادرم و شيعيان نيجريه دعا کنند. ما به خدا توکل کرده ايم. پدرم ۴۰ سال است که مبارزه مي کند. در سال ۲۰۱۴ سه پسرش را در راهپيمايي روز قدس شهيد کردند اما او همچنان به مبارزه ادامه داد. حتي دولت تصور کرد، پدرم بعد از اين واقعه دردناک به دنبال انتقام گرفتن و عکس العمل
نشان دادن است اما اين کار را نکرد و در سخنراني اش به مردم گفت، صبور باشند و سعي کنند ناراحتي را از خود دور کرده و به راهشان ادامه بدهند. پدرم خودش براي پسرانش نماز خواند و با دست خودش آنها را داخل قبر گذاشت. براي ما خيلي سخت بود. نديدم پدرم قطره اشکي بريزد، مي گفت در راه مبارزه ممکن است عزيزانمان را از دست بدهيم، پس بايد مقاوم باشيم. نبايد در برابر دشمن سرخم کنيم و از راه مبارزه با ظلم دست بکشيم. برادرانم مي توانستند امروز زنده باشند اما ارتش تمام راه ها را بسته بود و نتوانستيم آنها را به بيمارستان برسانيم. البته يکي از برادرانم در دم به شهادت رسيد و دو برادر ديگرم را ارتش به پايگاه نظامي برده بود و وقتي متوجه شدند، آنها پسران شيخ زکزاکي هستند، بعد از اذيت و آزارهاي فراوان، به شهادت رسيدند.
*آينده آفريقا را چطور مي بينيد؟
ما در شرايط سختي هستيم و اتفاقاتي رخ مي دهد که تصور نمي کرديم. آينده کشور نيجريه را هم نمي دانيم. مسئله شيخ زکزاکي، مسئله کشورهاي غربي است و عربستان، آمريکا، اسرائيل در جنايت هايي که در نيجريه رخ مي دهد دست دارند و ما در حال جنگيدن با ابرقدرت‌هايي هستيم که خود را آقاي عالم مي دانند و از قدرت گرفتن شيعيان مي هراسند. به همين دليل آمريکايي ها، خودشان رئيس جمهور نيجريه را انتخاب مي کنند، ما در ظاهر آزاديم اما در پشت پرده اسير هستيم. بعد از کشتار بي رحمانه شيعيان نيجريه و انداختن پدرم به زندان، عربستان، رئيس جمهور نيجريه را به کشورش دعوت کرد و حتي او را وارد خانه خدا کرد، اين ها همه اسناد جنايت و توطئه آمريکايي هاست.
از سوي ديگر نيجريه تنها کشور در ميان کشورهاي آفريقايي است که ثروتمند بوده و هشتمين کشور به لحاظ ذخاير نفت است و داراي ذخاير بي شمار طلاست، برهمين اساس آمريکا، بوکوحرام را تاسيس کرده تا نفت و طلاي ما را به اين بهانه غارت کنند. پدرم به طعنه عنوان کرده بود که ايالات متحده اگر نفت و طلاي ما را مي خواهد، بدون جنگ و خون ريزي ببرد. در همين منطقه مايدوگوري که يک شهر چند ميليوني در نيجريه است و در ايالت بورنو واقع شده، مردم را به اسم مبارزه با بوکوحرام مي کشند و به همين علت آنهايي که زنده ماندند، ترجيح دادند براي محافظت جانشان اين منطقه را ترک کنند. در واقع اين توطئه آمريکايي ها بودچرا که به دنبال خالي شدن مايدو گوري بود تا نفت اينجا را به راحتي غارت کند. همچنين طلاهاي منطقه زامفارا توسط آنها غارت شده است. هيچ کدام از علماي اهل سنت در نيجريه جرئت ندارند به اين مسئله اعتراض کنند و يا عليه دولت صحبت کنند، فقط شيخ زکزاکي بدون هراس، حرفش را مي زد و مي گفت ما نبايد زيربار ظلم برويم. هيچ يک از علماي اهل سنت جرئت حمايت از پدرم را نداشته اند، شيخ در اين راه تنهاست همان طور که در زمان رژيم پهلوي، امام خميني (ره) به تنهايي مسئوليت مبارزه را بر عهده گرفت و مردم را آگاه کرد.
*نقش انقلاب اسلامي را در آگاه سازي امت اسلامي تا چه اندازه مي بينيد؟
خوب مي دانيم که تبليغاتي سوء عليه پدرم و همه آزادي خواهان جهان اسلام صورت مي پذيرد زيرا سردمداران غرب، مي ترسند که نيجريه همانند جمهوري اسلامي ايران، انقلاب کند و طبعا الگوگيري از انقلاب اسلامي و هم بستگي جهان اسلام به ضرر قدرتهاي جهان بوده و آنها را در رسيدن به اهداف شومشان ناکام مي گذارد. از طرفي نيجريه بزرگترين کشور در آفريقاست که نقش تاثيرگذاري دارد و اگر انقلاب کند، ممکن است بر کشورهاي ديگر اثر بگذارد و اين امر باعث کمرنگ شدن نقش آمريکا، اسرائيل و عربستان خواهد شد. به صراحت مي توانم بگويم که قدرتهاي جهان از شيعيان ايران و انقلاب اسلامي مي هراسند و نمي خواهند بعد از پيروزي انقلاب در ايران، انقلاب ديگري مشابه آن در نيجريه و ساير کشورها رقم بخورد.
*حال روحي و جسمي پدرتان چه طور است؟
همان طور که مي دانيد در جريان کشتارسال ۲۰۱۵ شيخ زکزاکي به شدت زخمي شدند ويک چشم خودرا ازدست دادندودرشرايط جسمي بسياربدي به سرمي برند. چراکه ترکش هاي زيادي بدليل تيراندازي هاي گسترده دربدنشان وجود دارد. درطول اين چندسال،دولت نيجريه هرگزاجازه معاينه ومعالجه ايشان رادرخارج ازکشورنداد. تادرفروردين گذشته،دوستداران شيخ موفق شدندبا ۴ پزشک بين المللي به ابوجا،محل بازداشت شيخ رفته واوهمسرش رامعاينه کامل کرده ونتيجه راضرورت اعزام شيخ وهمسرش به خارج براي معالجه اعلان کردند،متاسفانه دولت نيجريه هنوزاين اجازه رانداده است. هفته گذشته،دولت محدوديت قبلي را برداشت و به آنها اجازه داد که آزمايش هاي لازم را انجام بدهند. پس ازانجام آزمايش خون،تيم پزشکي معالج شيخ ابراهيم زکزاکي اعلان کرد،درخون ايشان مقداربسيارزيادي سرب وکادميوم مشاهده‌شده است. براساس نظرهمه پزشکان،اين مقدارازسرب وکادميوم درخون بسيارخطرناک وکشنده است. کبدايشان هم آسيب شديدديده است. دندانهاي ايشان نيزدوهفته است سياه شده است.پزشکان معالح،مسموميت شيخ راناشي ازگلوله هاي سربي وترکش‌هايي مي داندکه ازهنگام اسارت هنوزدربدن ايشان باقيمانده است. اين موضوع راپزشکان بين المللي ديگرنيزتاييدکرده اند و احتمال خطرجدي براي شيخ وجودداردکه مسئوليت مستقيم آن به عهده آن دولت خواهدبود.
چيزي که بيشترمايه اضطراب ونگراني است اين بوده که نشانه هاي ايشان اکنون خيلي شبيه به حمله عصبي اي‌ا ست که ژانويه سال ۲۰۱۸ رخدادومنجربه فلج شدن ايشان شد و در حال حاضر مي توانم بگويم زنده ماندن ايشان تاکنون،حقيقتا يک معجزه بوده است.
بررسي ها نشان داد که ميزان سرب حداقل ۲۰ برابر بيشتر از ميزان نرمال است.حتي اگر شخصي ميزان کمتري از اين سرب را در بدن داشته باشد بايستي بلافاصله بستري شده و تحت مراقبت هاي اورژانسي قرار بگيرد و بايد به بيمارستان تخصصي مناسب منتقل شود و اين يک مراقبت و درمان پاک سازي بسيار پيچيده و تخصصي است چون خيلي از چيزهاي ديگر نيز بايستي همزمان مورد نظارت قرار بگيرند. الان ميزان کادميوم در بدن شيخ حداقل ۳ برابر کسي است که بايستي بلافاصله به اورژانش منتقل شود و تحت درمان پاک سازي سم قرار بگيرد. سرب در يک نقطه بدن نمي ماند و به همه قسمت هاي بدن مي رود، به مغز آسيب مي زند، ميزان کلسيم را در استخوان ها کاهش مي دهد، ميزان آهن گلبول‌هاي قرمز خون و مس بدن را کاهش مي دهد. و بر اساس ميزان سرب در خون، مشکلات مختلفي ايجاد مي شود، مشکلات سيستم عصبي با مقادير کمتر از آنچه در بدن شيخ هست، شروع مي شود همچنين از بين رفتن کبد، از بين رفتن پروتئين و افزايش کراتين، ضعف در عضلات، درد در زانوها و استخوان ها و … در مقادير بالاتر که شيخ در اين وضعيت هست، احتمال سکته مغزي، به کما رفتن و … نيز هست.خطر کادميوم هم شامل مشکلات متعددي در بدن مي شود که از جمله آنها سرطان است. کادميوم کبد را نابود مي کند، به دستگاه تنفس آسيب مي زند و موجب سرطان ريه و خطرات ديگري مي شود.
اکنون اين وضعيت خطرناک براي شيخ وجود دارد و ضرورت دارد که فورا به بيمارستاني در خارج از کشور که بتواند همه اين مشکلات را مديريت کند منتقل شود.