افزایش جمعیت در پیچ دشوار تغییر باورها
جمعیت جهان با سرعت قابلتوجهی بهسوی پیر شدن درحرکت است و سرعت سالمندی در بعضی از کشورها افزایش قابلتوجهی داشته است. با توجه به عواقب پیر شدن جمعیت یک کشور و کاهش رشد زادوولد، سیاستمداران کشورهای گوناگون با استفاده از سیاستهای متفاوت سعی در تشویق خانوادهها و بهویژه زنان برای فرزندآوری دارند. سیاستهایی مانند مرخصیهای طولانیمدت زایمان با حقوق و افزایش حمایتهای مالی ازخانوادهها پس از تولد فرزندان ازجمله راهکار کشورها برای ترغیب خانوادهها به فرزندآوری است. در ایران هم آبان ماه ۱۴۰۰ به دلیل نزدیک شدن به رشد منفی جمعیت و هشدارهای مرتبط با سالمندی، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب رسید. اما برخی از تحلیلگران مسائل اجتماعی بر این باورند که در عمل بدون تلاش برای بهبود کیفیت زندگی اعضای جامعه و کاهش تورم، طرحها و قوانینی ازایندست نمیتواند آنطور که بایدوشاید مؤثر باشد.
گروهی از کارشناسان بهصورت ضمنی کاهش فرزندآوری را متأثر از دو دلیل عمده میدانند: نخست، تغییر شکل زندگی زنان، بهواسطه عواملی چون تحصیل، اشتغال و تغییرات فرهنگی و دوم کاهش توان اقتصادی خانوادهها. دوعاملی که بهصورت مستقیم ما را به گروه بزرگی از جمعیت کشور میرساند. در همین راستا پژوهشی سال ۱۳۹۶ بر روی ۳۰۰ زن ۱۸ تا ۴۵ ساله در کرج انجامشده و این ۳۰۰ زن مشکلات اقتصادی، نداشتن مسکن و مشکلات اجتماعی را اصلیترین دلایل تمایل نداشتن به فرزندآوری ذکر کردهاند. طبق آمارهای رسمی دستکم مشکلات معیشتی و سرپناه در طول ۴ سال گذشته بدتر شده و گروههای بیشتری از جمعیت را درگیر کرده است. در جامعهای که از رفاه نسبی برخوردار است، جمعیت خودبهخود به تعادل منطقی میرسد. نبود رفاه نسبی بیشک منجر به افزایش جمعیت نخواهد شد. از سوی دیگر باید به این مقوله توجه کرد که جمعیت مسئله پیچیدهای است که ریشه در باورهای جامعه و ساختارهای اجتماعی دارد و صرف قانونگذاری در این حوزه نمیتواند انگیزه و رغبت زوجین را برای فرزندآوری افزایش دهد.
مهمترین دغدغه، تولد فرزند اول و دوم
بااینحال خبرهای خوبی از قانون جوانی جمعیت به گوش میرسد، اینکه «پس از دو سال از ابلاغ این قانون، نرخ باروری ثابت مانده و تولد فرزندان سوم و چهارم روند افزایشی داشته است.» عبارتی که از سوی محمدجواد محمودی، دبیر علمی رویداد ملی جوانی جمعیت در رسانهها نقلشده است. او مهمترین دغدغه را تولد فرزند اول و دوم دانسته و نسبت به روند کاهشی تولد در این بخش ابراز نگرانی کرده و اگرچه تأکید میکند به لحاظ میدانی مشوقهای قانونی توانسته اثرگذار باشد، اما معتقد است باید دامنه مشوقها گستردهتر و گروه فرزند نخست و دوم را نیز شامل شود. بااینوجود رفتار باروری تنها متکی بر امتیازات اقتصادی نیست و تا حدود زیادی بهنظام ارزشی خانواده وابسته است، و بنا بر اظهارات علیرضا احدی- در قامت جمعیتپژوه، در قانون جوانی جمعیت به این بخش خیلی توجهی نشده است، درحالیکه افراد محاسبه میکنند، داشتن فرزند چه پیامد و دستاورد مثبتی برای نظام ارزشی آنها دارد، این مسئله بهویژه در مورد زنان بسیار حائز اهمیت است، چراکه برخی از زنان تصور میکنند در صورت فرزندآوری، مسئولیت آنان به نسبت مردان بیشتر است. مشارکت مردان در خانه و تربیت فرزندان اندک است و زنان فکر میکنند اگر صاحب فرزند شوند بسیار محدود خواهند شد، و تمام بار تربیت و رسیدگی فرزند بر دوش آنهاست و احساس میکنند داشتن فرزند باعث میشود آنها از زندگی خود بازبمانند، درحالیکه برای مردان اینگونه نیست. زنان باید در عین اینکه فرزندشان را بزرگ میکنند، بتوانند اهداف خود را دنبال و خواستههایشان تأمین شود. در صورت تحقق این موضوع زنان احساس خواهند کرد که فرزندآوری منافاتی با اهدافی که در زندگی دنبال میکنند، ندارد. فرزندآوری به عهده زنان است و اگر آنان برای فرزندآوری متقاعد نشوند، مشوقهای پیشبینیشده در قانون بینتیجه خواهد بود. بنابراین دلایل ریشهای و ساختاری باید موردتوجه قرار گیرد، در غیر این صورت باسیاستهای تشویقی اتفاقی نمیافتد.»
بستههای تشویقی و ترغیب طبقات پایین جامعه!
این جمعیتپژوه تأکید میکند: «بستههای تشویقی که در قانون جوانی جمعیت پیشبینیشده، تنها میتواند طبقات پایین جامعه را به فرزندآوری ترغیب کند، درحالیکه این گروه از جمعیت، امکانات لازم فرزندپروری مطلوب را در اختیار ندارند. میان فرزندآوری و فرزندپروری فرق است و باید در یک شاکله درست و منطقی، جمعیت را افزایش داد. باورپذیری و اقدامات فرهنگی فاکتورهای مهمی در این زمینهاند. لذا ارائه دستورالعمل و قانونگذاری بخشی از مسئله است، بخش دیگر، کارهای فرهنگی است.»
حمیدرضا حاجی هاشمی، دکترای جمعیتشناسی دانشگاه تهران در پژوهشی که انجام داده است، تمرکز بر مشوقهای اقتصادی را در این زمینه ناکافی اعلام کرده، هرچند انکار نمیکند که وقتی جمعیتها ثروتمندتر و تحصیلکردهتر میشوند و توسعه اقتصادی به مراحل پیشرفتهتری میرسد، نیازهای مادی جای خود را به نیازهای غیرمادی میدهد که خودشکوفایی در بالاترین و پیچیدهترین سطح این نیازها قرار دارد. در چنین شرایطی ارزش منفی فرزند از ماهیت عمدتاً اقتصادی بهسوی ماهیت متکثرتر حرکت میکند و ارزشهای رقیب و هزینههای فرصت باروری در آن متکثر و متنوع میشود و این تغییرات، تصمیمگیری درباره باروری را به حوزه فرزندآوری اول و دوم میکشاند، اما این جمعیتپژوه در گفتوگو با «تسنیم» فرهنگ و ارزشهای فرهنگی را بهعنوان مبنا و پایه رفتارهای انسانی دارای نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای جمعیتی ازجمله ازدواج و باروری، تلقی کرده و میگوید: «در جوامع توسعهیافته علیرغم سیاستهای افزایش جمعیتی مثل مشوقهای مالی، خدمات مراقبت از کودک، تلاش برای سازگاری میان کار و خانواده و در کل حمایتهای گسترده از فرزندآوری که باعث افزایش فرزندآوری از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ شد دوباره یک دهه هست که شاهد کاهش باروری در این کشورها هستیم. یعنی باوجوداینکه ازلحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاستگذاری هیچ تغییری اتفاق نیفتاده ولی باروری در کشورهای توسعهیافته رویه کاهشی دارد و این مسئله نشاندهنده اهمیت مسائل فرهنگی در کاهش میزان باروری است. فرهنگ میتواند تبیین کند که چرا افراد یا جوامعی که بهظاهر ازنظر اقتصادی در شرایط یکسانی به سر میبرند، ولی ازنظر آدابورسوم و زبان متفاوت هستند، در زمینههای جمعیتی متفاوت عمل میکنند. بنابراین ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نقشی اساسی در تبیین، کنترل و هدایت کنشها و رفتارهای جمعیتی افراد ایفا میکند. اقدامات تبلیغی و ترویجی هم باید حسابشده و مبتنی بر شناخت جامعه و تغییر و تحولات باشد تا بتواند نتیجه بدهد.»
بیتردید تصمیمگیری در ارتباط با فرزندآوری بهصورت ابلاغی و دستوری اتفاق نخواهد افتاد و نمیتوان با برنامههای ضربتی و قانونی صرف خانوادهها را اقناع کرد، در همین راستا امانالله باطنی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی با مروری برریشههای جامعهشناسی مقاومت در برابر فرزندآوری، میگوید: «فرزند بیشتر بهمثابه فرصت زندگی کمتر، رابطه زناشویی محدودتر، نانخور اضافی، دوقطبی زنِ شاغل – مادر، این تصور که بچهدار شدن پول میخواهد وسطح اعتقادی یا حاکمیتی افراد ازجمله افکار و باورهایی است که بهتدریج نهادینهشده و اقدام به فرزندآوری را در خانوادههای امروز سخت و پیچیده کرده است. از منظر جامعهشناسی تعارضگرا، پیر شدن جمعیت حاصل شکاف طبقاتی، نسلی، قومی، مذهبی و دولت – ملت است، بر اساس جامعهشناسی تعاملگرا، معنیها در ذهن مردم تغییر کرده و تمایل به فرزندآوری را در جامعه کاهش داده است.»
وی درباره چالشها بر سر راه جوانی جمعیت، تصریح میکند: «کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش میل به تجرد، افزایش فاصله بین ازدواج و تولد نخستین فرزند به ۴/۵ سال، رخ دادن نیمی از طلاقها در پنج سال اول زندگی مشترک و ۲۷ درصد طلاقها در ۲ سال اول زندگی، افزایش هزینههایی مانند مسکن در سبد هزینه خانوار شهری، بالا رفتن سن شروع بهکار، ازدسترفتن بهترین سالهای باروری و مشکلات معیشتی برای برخی از اقشار جامعه انگیزه فرزندآوری را کمرنگ کرده است. از سوی دیگر شهرنشینی، تغییر الگوهای غالب شغلی همچون کشاورزی را بهدنبال داشته است، بهطوریکه در زندگی شهرنشینی باوجود پشتوانه روستانشینی دیگر فرزندان نیروی مولد نیستند بلکه مصرفکننده بهحساب میآیند و همین موضوع انگیزههای باروری را کاهش داده است.»
باطنی در ادامه با اشاره به اینکه از منظر جامعهشناسی کارکردگرا، برخی از نهادها کارشان را درست انجام ندادند که امروز به بحران پیری جمعیت رسیدهایم، بیان میکند: «به نظر میرسد برخی از طرحها فاقد نقشه راه مشخص برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده است. در طرحهای حمایت از خانواده بیشتر به انگیزههای جوانی و انگیختهها پرداختهشده است، همین مسئله این طرحها را بیشتر به یک بسته تشویقی برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تبدیل کرده که در آن مفاد قانونی با مخاطب قرار دادن نهادهای مختلف، تنها شبکه توزیع نقش را برای جوانی جمعیت ترسیم کرده است. طرحها و برنامههای مختلف ازجمله قانونی که تصویبشده، فاقد انداموارگی لازم برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده است و در آن فقدان نگاه سیستمی به چشم میخورد.»
شرطی شدن فرزندآوری!
وی به ریشههای جامعهشناسی ایجاد تمایل به فرزندآوری اشاره و اضافه میکند: «با توجه به مراحل استدلال اخلاقی از منظر جامعهشناسی به نظر میرسد تأکید بسیار بر مُشوقها در قانون جوانی جمعیت و تعالی خانواده بهتدریج جامعه را برای فرزندآوری شرطی میکند و اجازه نمیدهد مسئله جوانی جمعیت به بخشی از وجدان اجتماعی تبدیل شود. دیدگاه زوجین و افراد مجرد بهدنبال باورهایی که در سالهای متمادی نهادینهشده با اهداف فرزندآوری همخوانی ندارد ازاینرو نیازمند اصلاح و اجرای سیاستهای تغییر رفتار هستیم، در کشورمان موضوع جوانی جمعیت باید جزو سیاستگذاریهای تغییر رفتار مردم قرار بگیرد. دوگانههای فکری مختلف مانند «فرزند کمی یا فرزند کیفی» در جامعه ما شکلگرفته که لازم است با استفاده از ظرفیت نخبگان برای کنار زدن آنها اقدام کرد. ارزشگذاریهای افراد مجردِ در آستانه ازدواج نیز این مسئله را تشدید کرده است، بهعنوانمثال درگذشته و بر اساس باورهای دینی مادران دارای فرزند بیشتر سُتودنی بودند این در حالی است که اکنون هنگام انتخاب همسر به معیارهای اشتغال زن و درآمد زن بیش از معیار «توانایی مادری» و «فرزندآوری» توجه میشود. بنابراین نیازمند برنامهریزی آموزشی و فرهنگی و تغییر باورها برای رفع این ذهنیتها هستیم.»
جمعیت با ابلاغ و دستور افزایش نمییابد
این جامعهشناس نظام فکری فردگرایی را از دیگر موضوعات مرتبط با کاهش رشد جمعیت دانسته و عنوان میکند: «وقتی تفکر فردگرایی در جامعه حاکم شود، پدر و مادر بهدنبال فرزندآوری و یا افزایش تعداد فرزندان نمیروند. از طرفی فرهنگسازی مهمترین کاری است که باید انجام شود و در ارتباط با برنامه جوانی جمعیت لازم است ارزشها، هنجارها و رفتارهایی که در ارتباط با ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری در جامعه وجود دارد را همسو با اهداف برنامه جوانی جمعیت تغییر داد.»
وی با تأکید بر لزوم تغییر دیدگاه توده جامعه نسبت به موضوع تشکیل خانواده و فرزندآوری اضافه میکند: «اگرچه رسالت رسانه فرهنگسازی و اصلاح الگوها و سبک زندگی و تغییر در رفتار مردم است اما این تغییرات صرفا با اقداماتی که از طریق رسانه ملی باید انجام شود قابلدستیابی نیست چراکه سایر عواملی که در ایجاد و شکلگیری این دیدگاهها و رفتارها در جامعه نقش دارند باید در کنار رسانه اقدامات و وظایف خود را بهخوبی انجام دهند.»
این جامعهشناس بر تغییر نگاه قشر جوان تأکید و عنوان میکند: «عوامل متعددی مثل تغییر شرایط اجتماعی، اقتصادی، تأثیرپذیری از شبکههای اجتماعی، تغییر الگوها و سبک زندگی در کاهش فرزندآوری سهم بسزایی دارد که باید موردتوجه قرار بگیرد و مناسب با آنها مداخلات لازم نیز برنامهریزی و اجرا شود. همه اقدامات و مداخلاتی که در راستای دستیابی به اهداف برنامه جوانی جمعیت از طریق سازمانها و ارگانهای مختلف صورت میگیرد لازم است هماهنگ و همسو باشد و مسئولان زمانی در این زمینه موفق خواهند بود که مداخلاتشان همزمان با اقدامات حوزه اجتماعی- اقتصادی و سایر بخشهایی باشد که در برنامه جوانی جمعیت تعریفشده است. باید از مردم شروع کرد تا به مردم رسید و تصمیمگیری در ارتباط با فرزندآوری و ازدواج بهصورت ابلاغی و دستوری اتفاق نخواهد افتاد و نمیتوان با برنامههای ضربتی و قانونی صرف خانوادهها را اقناع کرد.»
افزایش جمعیت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.