اصلاحطلبان خودشان میگویند اصلاحات تمامشده است
|حانيه مسجودي|
سياست، بازياي که نياز به صبر طولاني و حافظه تاريخي بلندمدت دارد. اين بار سياست خودش را مانند هميشه با نزديک شدن به انتخابات بين مردم جا ميکند و اگر بازيگرانش خوب نقش بازي کنند ميتوانند عليرغم تمام شکستها و وعدههاي واهي و پوچ، بازهم برنده شوند. جريان اصلاحات که اين بار نيز با نزديک شدن به اسفندماه چرخش و اعلام برائت خود را ليست و دولت موردحمايت خود آغاز کرده بهنوعي ابراز پشيماني را رسمي کرد.
تعداد اصلاحطلباني که بابت حمايت از دولت و ليست اميد ابراز پشيماني کردند در اين مدت کم نيستند، دبير کل حزب کارگزاران سازندگي در گفتوگويي با تسنيم گفته است: «بايد صادقانه پذيرفت که حمايت از ليست اميد در مجلس شوراي اسلامي و شوراي شهر تهران، اشتباه بوده است و اين اشتباه، هزينهها و لطماتي را به اعتبار اصلاحطلبان وارد کرده است.»
پشيمانيهايي که اين روزها از اصلاحات براي دفاع از دولت يا عملکرد آن شنيده ميشود امر تازهاي نيست و سال ۹۶ نيز پيروز مجتهد زاده، فعال اصلاحطلب گفته بود برجام جز قهرمانبازي ظريف و روحاني چيزي براي کشور نداشت و حيف که آبرويم را براي دفاع از برجام گذاشتم.
براي بررسي بيشتر با اسدالله بادامچيان، دبير کل حزب مؤتلفه اسلامي به گفتوگو پرداختيم. بادامچيان در گفتوگو با «رسالت» رويکرد اصلاحطلبان و اظهارات آنها از دولت موردحمايتشان را تحليل کرد که در ادامه ميخوانيد.
*مدتي است با سنگين شدن کارنامه پر از خالي دولت و عملکرد ناموفق، اصلاحطلباني که از روحاني يا ليست اميد حمايت کرده بودند اعلام پشيماني و بهنوعي برائت ميکنند، اين قبيل سخنان با نزديک شدن به انتخابات افزايش داشته است، نظر شما دراينباره چيست؟ آيا اصلاحطلبان اين بار هم درصدد چرخش و روي گرداندن از دولت موردحمايتشان هستند؟
«در کشور ازنظر نگاه بينشي بعد از انقلاب به قول شهيد بهشتي دو ديدگاه وجود دارد، شهيد بهشتي و هاشمي رفسنجاني طي دو نامهاي که در اسفند ۵۹ به امام(ره) نوشتند از دو بينش سخن گفتند، بينش اول آن است که ميگويد در يک کشور اسلامي تمام امور بايد برمبناي اسلام، فقه اسلامي و قرآن کريم و ائمه معصومين و نگاه مردم در سطح ارزشهاي الهي انجام شود يک بينش هم به قول شهيد بهشتي اين است که گرچه در زبان چنين ميگويند اما بينش دوم در عمل در پي اين است که به غرب چشم بدوزد، انديشههاي غرب در اين کشور حاکم باشد اما از طرفي مسائل اسلامي هم بهجاي خود باشد و مشکلات کشور در همين بينش دوم است. هر دو نامهشان هم موجود است، اگر نگاهي به گذر تاريخ داشته باشيم ميبينيم در آغاز بينش خط ارزشهاي اسلامي، به نام خط امام و مقابل بنيصدر بوديم و باارزشهاي اسلامي، باهنر، رجايي و لاجوردي گونه مقابل خطهايي بوديم که دقيقا اکنون مشخصشده چه کساني هستند.
«جداي از اين خط سياسي که مقابل تفکر اسلامي است دشمنان انقلاب نيز مشکلاتي براي کشور ايجاد کردند و روشن است که ما از دشمناني مانند آمريکا، صهيونيستها و کشورهاي استعمارگر اروپايي انتظاري غير از دشمني نداريم. نهتنها به آنها اعتماد نداريم که حتي انتظار دشمني داريم اما با آنهايي که دشمني نکردند رابطهمان را صحيح و بر اساس احترام و منافع متقابل حفظ کرديم. اما از ابتداي انقلاب تاکنون آمریکا و صهيونيست با ما دشمني کردند و غربيها بيشتر با آمريکا همراه بودند بنابراين ماجرا روشن است، حال يک خط ميگويد ما با حفظ احترام و منافع متقابل بايد با دنيا روابط داشته باشيم و اگر مذاکره ميکنيم و برجامي هست بر اساس منافع خودمان و ارزشهاي اسلامي باشد و اگر آنها دشمني ميکنند ما بايد با مقاومت چه در اقتصاد و چه در حوزههاي ديگر بايستیم اما يک خط ميگويد بايد با آمریکا بسازيم، اگر لازم است تعهدات و FATF را بپذيريم.
اکنون روزنامه همشهري چنان از FATF نوشته و از آن دفاع کرده که انگار اگر اين کار را نکنيم هيچ گريزي نيست و هشدار فدراسيون جهاني به بورسهاي ايران است که فقط ۱۵ روز فرصت داريم اينيک خط وابستگي، خودباختگي و انفعالي است. اين خط چنين تفکري دارد و در برجام هم همينطور بود. اگر هدايت رهبري، مقاومت ملت و مسئولان دلسوز کشور نبود اکنون ما اسير آمريکاييها شده بوديم. اکنون هم اگر اينها دستشان برسد فوري ميگويند برجام ۲ را انجام دهيد. اين دو بينش درتقابل با يکديگر هستند، اما بينش اصلاحطلبان از ابتداي انقلاب منطبق با خط امام(ره)، انقلاب و قانون اساسي نبوده و نيست و افرادشان هم روشن است که چه کساني هستند.
در مقابل، افراد جريان انقلابي شهيد رجايي، باهنر و مهدي کني هستند، عناصر آنها اما ميرحسين موسوي، بنيصدر، روحاني و خاتمي است و اگر افرادشان را ببينيم ديگر نياز به هيچ بحث و استدلالي ندارد. اکنون در تهران ۳۰ اصلاحطلبي که به مجلس و شوراي شهر رفتند هيچ کاري نکردند، از هواي آلوده تهران که صرفنظر کنيم مسئولشان فرمودند دعا کنيد باد بيايد! اصلاحطلبان بااينهمه هياهو و سروصدا هيچ کاري نتوانستند بکنند، بااينکه ابتکار هم براي واردکردن تکنولوژي به آلمان رفت وضعيت بدتر هم شد. تمام اينها هيچ، از اين بيعرضگي چه بگوييم؟ سال ۹۷ در تهران بويي نامطبوع پخش شد و متوجه نشدند از کجاست و اکنون اين بوي نامطبوع سه بار ديگر در تهران پخششده و آنها بهقدري بيعرضه هستند که نميتوانند بفهمند بوي نامطبوع شهر از کجا ميآيد! حال انتظار داريم مشکلات و مسائل مردم و کشور حل شود؟
بنابراين اصل مسئله اينجاست. خط اصلاحطلبان مظهر ناکارآمد، و بيعرضگي و غير منطبق با مباني قانون اساسي، خط امام است و درون آنها فساد وجود دارد، کمي دقت کنيم! افرادي که از کشور خارج شدند يا فرار کردند جزء همينها هستند يا آن افراطيهاي داغ مانند اکبر گنجي و امثالهم، که ما نميدانيم زماني که اين افراطيگريها را درميآوردند بازهم وابسته بودند يا نه! اصلاحطلبان خطوطشان مشخص است و در اين انتخابات نياز به هيچ بحثي نيست، خود مردم بايد تشخيص دهند که کدام را ميخواهند انتخاب کنند، خطي که جبهه، جنگ، اقتصاد مقاومتي، شهداي مقابل منافقين، دولت پاک رجايي و باهنر و دادستاني عدالت گونه لاجوردي را ميخواهند يا نه.»
*اصولگرايان بهعنوان يکي از جريانهاي سياسي اصلي در شرايطي که دولت موردحمايت اصلاحات عملکرد خوبي نداشت، بايد چه راهي را پيش گيرند؟
«اصولگرايان لازم نيست کاري کنند همينکه به ملت بگويند عملکرد اينها را نگاه کنيد، کافي است. همين اصلاحطلبان گفتند ما بوديم که روحاني را سرکار آورديم و بعد هم باتمام وجود از تمامکارهاي روحاني حمايت کردند، اما اکنون بعدازاينکه روحاني نتوانست در دولت موفق عمل کند براي اينکه دوباره رأي مردم را بگيرند و به مجلس بروند و بازهم در مسند قدرت بمانند، با همان روشها و همان ناکارآمدي و همان مشکلات فسادي. دولت روحاني بهقدري کار را براي مردم مشکل کرده که حتي زندگي براي قشر پردرآمد نيز مشکل شده چه برسد به اقشار کمدرآمد. بسياري از اصلاحطلباني که اکنون از دولت اعلام برائت ميکنند بهجاي اينکه از ملت عذرخواهي کنند و بگويند ببخشيد، در حمايتمان خطا کرديم و اميدوار هستيم خدا ما را ببخشد از شما هم عذرخواهي ميکنيم، ميخواهند همان راه را ادامه دهند، اما اگر عذرخواهي کنند ديگر چه کسي در مقام مديريتي و دولتي باقي بماند؟
ما با اصلاحطلبان دعوا نميکنيم، ما فقط براي مردم تبيين ميکنيم که افراد ما چه کساني هستند. افرادي مانند رئيسي و ديگر نامزدهايمان که در پاکي و سلامت سياسيشان شکي نيست، زمان انتخابات رياست جمهوري ميگفتند اگر رئيسي سرکار بيايد بين مرد و زن ديوار ميکشند، حال اما رئيس قوه قضائيه شده، آيا اين کار را کرد؟ از زماني که رئيسي سرکار آمده، زندانيان بيشتري آزاد شدند، اعدامها را تنظيم، بخشش ها و عفوها افزايش پيداکرده است. او بين مردم و زن به کارخانه تعطيل تبريز رفت و تا آنجا که توانست کمک کرد و نيشکر هفتتپه دوباره راهاندازي شد.
من چندين سال پيش گفتم اصلاحات مُرد و ناراحت شدند که چرا چنين گفتم، حال آقاي تاجيک که از صاحبنظرانشان است در بحث خود ميگويد اصلاحات تمامشده و ما نيازمند چرخش گفتماني و اوامري هستيم، اين حرف را خودش گفته و ديگر من نگفتم ! اگر چنین واقعيتي است به آنها ميگويم خودتان را اصلاح کنيد و به اقيانوس ملت برگرديد و اگر اشتباه کرديد اشتباهات خود را جبران کنيد. نه اينکه بگوييد که بود که بود؟ من نبودم. خيال ميکنيد مردم اين مسائل را نميدانند؟
بخشي از اصلاحطلبان هنوز در تعصب خاص خود هستند و اين ۷۷ نفري که نامه نوشتند از همان دسته هستند. بخشي از آنها در خط آمريکا حرکت ميکنند اما همگي اينطور نيستند و دسته ديگرشان کساني هستند که ميخواهند مسير بهتري را پيش بگيرند اما تفکرشان نميگذارد مانند بازرگان که فردي مسلمان بود اما تفکري ليبرالي داشت و فکر ميکرد بايد با آمريکا بسازد و شاه نيز بماند و انقلابي در ايران انجام نشود. تعدادي از اصلاحطلبان از اين دسته هستند که به اين سادگي نميتوانند بينش خود را تغيير دهند اما تعدادي از آنها نيز متوجه اشتباهشان شده و در حال بازگشت به اصول انقلاب هستند و به ما ميگويند چهکار کنيم برگرديم. اگر اصلاحطلبان ميخواهند راه صحيح را بروند نياز به يک تحول در تفکرشان و عذرخواهي از ملت به دليل اين مسائل به وجود آمده دارند و بهجاي اينکه در اين انتخابات به دنبال چهرههاي قديميشان بروند بايد از کساني براي مجلس حمايت کنند که رجايي گونه و باهنر گونهاند.»
اسدالله بادامچیان , اصلاح طلبان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.