اراده ملی برای احقاق حقوق هستهای
معصومه پورصادقی-دبیر گروه سیاسی
در روزهای پایانی آبان ماه بود که تا حدود زیادی نتیجه انتخابات در آمریکا مشخص شد و جهان خود را آماده خروج ترامپ از کاخ سفید و ورود چهرهای جدید به این ساختمان میکرد که در نهایت سرنوشت غمباری را برای ترامپ رقم زده بود. مرد بازیگوش و نامتعادل کاخ سفید بعد از چهار سال ننگ و ترس، برخی از اقدامات غیر انسانی مانند ترور بزدلانه سردار سلیمانی در دل شب در کشوری دیگر را، مادامی که زنده است، با خود همراه کرد؛ ننگ و ترسی که قطعا او را تا آخرین لحظه عمرش رها نخواهد کرد و قطعا این تعبیر مقام معظم رهبری را همواره همراه خود خواهد داشت که «انتقام قطعی است و زمان و مکانش را ما تعیین میکنیم.»
فارغ از فضا و روند مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ در آمریکا و پیش از مشخص شدن برنده نهایی آن، مجلس شورای اسلامی با بهرهگیری از تجربه تعدادی از نمایندگانی که تجربه کار در وزارت امور خارجه و دستی بر آتش برجام و تعاملات نظام بینالملل داشتند، موضوع ارائه طرحی در حوزه برنامه هستهای و مشخصا برجام را مطرح و مقدمات کلید زدن و پیش بردن آن را در مجلس آغاز کردند. این مقدمات در نهایت منجر به تصویب طرحی ۹ مادهای، صریح و بدون رها کردن موضوعی به تفسیر و تأویلهای سیاسی و جناحی، موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» شد.
طرح مجلس و قطعی شدن پیروزی بایدن و ورودش به کاخ سفید تقریبا همزمان شدند و با وجود اخم و تخمهای اولیه دولت، اما وزارت امور خارجه با لازم الاجرا شدن طرح، بدون اتلاف وقت اجرای آن را در دستور کار خود قرار داد و مکاتبات و اطلاع رسانهای رویهای لازم را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین انجام داد تا عزم و جدیت جمهوری اسلامی ایران در تأمین منافع و حقوق ملت ایران به طرفهای مقابل، اعم از کشورهای اروپایی، آژانس و یا دولت تازه به قدرت رسیده بایدن، نشان داده شود.
این طرح با اقدامات اولیهای آغاز و در نهایت منجر به خروج ایران از پروتکل الحاقی خواهد شد. امری که میتوان آن را انتخاب «ناگزیر» ایران در برابر «سیاست فشار حداکثری آمریکا» و «ناتوانی حداکثری اروپا در عمل به تعهداتش» دانست.
دوره آماده سازی بایدن برای ورود به کاخ سفید و پس از آن، به دست گرفتن رسمی قدرت و امور اجرایی در آمریکا با اجرای گام به گام طرح مجلس شانه به شانه همدیگر پیش رفتند. دولت متشکل از وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی، طرح مجلس را ماده به ماده اجرا کرده و ضرب الاجل دو ماهه برای رفع تحریمها، رو به پایان است.
در مقابل عمل قاطعانه ایران در تأمین منافع خود، طرفهای مقابل بهویژه دولت بایدن، تاکنون اقدام مشخص و گام مؤثری در تغییر وضعیت از دوران ترامپ به شرایط جدید انجام نداده است و همانطور که پیش از این هم پیشبینی میشد، در رها کردن آنچه ترامپ در ارتباط با برجام و ایران برای او به ارث گذاشته، به گونهای عمل کرده است که همه ناظران و تحلیلگران سیاسی را قانع کرده است که چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا و تیم اجرایی و مشاورانش، قصد عبور و جبران خطاها و اشتباهات ترامپ در قبال برجام را ندارند.
اگر برجام دو روی «رفع تحریمهای هستهای ایران» و «اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران» داشت، آنچه تاکنون دیده شده است، بهویژه از زمان روی کار آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۶ و علی الخصوص از ۲۰۱۸ که این کشور از برجام خارج شد، تنها روی مرتبط با ایران این سکه در جلوی دیدگان جامعه بینالمللی قرار داشته است؛ یعنی پایبندی کامل ایران و نبود نشان و اثری از آن روی سکه که رفع تحریمها و بهرهمندی ایرانیان از مزایای اقتصادی برجام بوده است.
با اینکه یک سال بعد از خروج آمریکا، دولت تلاش کرد با برداشتن گامهای موسوم به گامهای برجامی، تعهدات ایران را با میزان پایبندی طرفهای مقابل به وعدههایشان متوازن کند، اما، گام اصلی و تعیین کننده را همین طرح راهبردی مجلس ترسیم کرد که اجرای کامل آن را میتوان به منزله پایان صبر راهبردی ۳ ساله ایران در ارتباط با بدعهدیها، نقضهای متعدد و کارشکنیهای آمریکا و طرفهایاروپایی برجام در تأمین منافع برجامی ایران دانست.
طرح راهبردی مجلس در ارتباط با لغو تحریمها، عزم و جدیت ایران را در پاسخ به خلف وعده غربیها نشان میدهد و به نظر میرسد در شرایط کنونی، زبانی متناسب و در خور رفتارها و رویکردهای غربیها در قبال پایبندیهای ایران به برجام، باشد.
از زمان تصویب و ابلاغ این طرح توسط مجلس شورای اسلامی و ورود تمام قد وزارت امور خارجه به اجرای این طرح، به مرور شاهد این هستیم که افکار عمومی جامعه و حتی رسانههای بینالمللی نیز به حقانیت و واقعی بودن این طرح به عنوان بخشی از واکنش به حق و منطقی ایران به رفتارهای طرف مقابل، پی بردند و از آن واکنشهای هیجانی روزهای اول تصویب طرح خبری نیست و لایههای مختلف اجتماعی و سیاسی و فکری جامعه به این جمعبندی رسیدهاند که باید به این طرح به عنوان یک پیام و رویکرد ملی در قبال تمام فشارهایی که در این سالها بر مردم ایران وارد شده است، نگاه کرد.
چنین رویکرد و نگاهی در نهایت منجر به وحدتی حاصل از یک مناظره اجتماعی در ارتباط با ابعاد مختلف این طرح خواهد شد که برکات آن به زودی و در صورتی که طرفهای آمریکایی این را متوجه شده باشند که نباید همان راه دولت قبل را بروند، نشان داده خواهد شد.
و به عقیده بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران داخلی باید حول این باور، از این طرح حمایت کنند که اقدامات عملی ناشی از اجرای این طرح میتواند موضع و قدرت بازیگری کاملا متعارفی در اختیار ایران و تیم مذاکره کننده در مذاکرات احتمالی آینده بدهد.
دلیل سفر گروسی به ایران
نکتهای که در چنین فضایی جلب توجه میکند، برنامهریزی و تنظیم سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران است. چه این سفر به درخواست گروسی باشد و چه به دعوت ایران، در اصل اهمیت حضور گروسی در تهران آنهم در روزی که مهلت
دو ماهه طرح مجلس به پایان میرسد، کم نمیکند.
دومین سفر «گروسی» آرژانتینی به تهران در حالی انجام میشود که سفر قبلی، منجر به امضای موافقتنامه دو جانبه بین تهران و آژانس شده بود اما حالا در آستانه پایان مهلت دو ماهه غربیها برای لغو مؤثر تحریمها علیه ایران، گروسی احتمالا حاوی پیام درخواست از ایران برای تداوم پایبندی به تعهدات خود بهویژه عدم تغییر در دسترسیها و بازرسیها و نظارتهای غیرمعمول آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران باشد.
جمهوری اسلامی ایران در قبال آژانس نیز حسننیت و پایبندی خود را نشان داده است و در تمام این سالها، و حتی قبل از برجام، از قبل اعتماد و دامنه وسیع همکاری با آژانس، آسیبهای جدی دیده است.
نفوذ کشورهای غربی بر آژانس
متأسفانه نفوذ کشورهای غربی بهویژه آمریکا بر این آژانس مهم و حساس و اقدامات و فضاسازیها و فشارهای رژیم صهیونیستی بر این آژانس، در حالیکه خود پایبند به هیچ رژیم نظارتی بینالمللی هستهای نیستند، اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای ایرانیها تبدیل به یک نهاد بینالمللی غیرقابل اعتماد و سراسر شک و تردید کرده است. به گونهای که درز اطلاعات ایران و عدم توانایی این آژانس به حفاظت از اطلاعات محرمانه کشورها و تأثیرپذیری آن از فضاسازیهای رسانهای و تبلیغاتی جریانهای متخاصم با ایران، تبدیل به فاکتوری مهم در بیاعتمادی تهران به آن شده است.گروسی و کشورهای غربی میدانند همانطور که در ماده۶ طرح راهبردی مجلس تصریح شده است «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است بر اساس بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، ظرف مدت ۲ ماه از تصویب این قانون، دسترسیهای نظارتی فراتر از پروتکل الحاقی بر اساس برجام را متوقف کند.» تمام آنچه تاکنون ایران انجام داده و از این پس و براساس طرح مجلس انجام خواهد داد، دقیقا مبتنی بر مفاد برجام است که در مورد آن توافق شده است.
جمهوری اسلامی ایران با علم به برخی سیاستهای بهانهجویانه و غیرصادفانه احتمالی غربیها و برخی از رژیمها و دولتهای منطقهای، حتی کاهش تعهدات خود در ذیل برجام را مطابق با مفاد این موافقتنامه چندجانبه انجام داده است که حداقل برای سه سال به صورت کامل و کاملا یکجانبه به آن پایبند بود.
حالا طرح راهبردی مجلس هم کاملا در چارچوب و مبتنی بر مفاد برجام، قصد تأمین منافع ملت ایران را دارد.
تحرکات سیاسی اروپاییها
با پایان یافتن مهلت دو ماهه طرح مجلس و آغاز کاهش دسترسی آژانس به برنامه هسته کشورمان، قابل پیشبینی است که تحرکات سیاسی اروپاییها از یک سو و تبلیغات و فضاسازیهای رسانهای برخی از جریانهای ایرانی و غیرایرانی مخالف و معاند با مردم ایران از سوی دیگر، تشدید شود اما در این میان آنچه اهمیت دارد، اراده ملی کشور برای احیای مجدد برجام مبتنی بر رویکرد «عمل» (لغو مؤثر تحریم های آمریکا علیه ایران) و در مقابل «عمل» (بازگشت ایران به پایبندی مجدد به برجام) است و به تعبیر مقام معظم رهبری «عمل» در برابر «عمل» است، لذا سه اقدام کوچک آمریکای بایدن در روز گذشته که عبارتند از:
۱)پس گرفتن درخواست ترامپ مبنی بر بازگشت تحریمهای شورای امنیت،
۲)پذیرفتن دعوت اروپاییها برای بازگشت به مذاکرات تحت برجام،
۳) کاهش دادن محدودیتهای ترددی دیپلماتهای ایرانی، برای بازگشت به نقطه صفر، کافی نیست و البته این موضوع، امر چندان پیچیده و غامضی نیست و دقیقا مبتنی بر اولیهترین اصول روابط بینالملل است و آنها هستند که باید سیاست زور و قلدری و فشار را کنار بگذارند و قاعده «احترام متقابل» را در قبال ایران، سرلوحه رویکردهای خود در روزهای آینده کنند.
آمریکا , اروپا , تحریم , مجلس , معصومه پورصادقی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.