اظهارات اخير جوزف بورل مسئول سياست خارجي جديد اتحاديه اروپا و تأكيد وي بر لزوم حفظ توافق هسته اي با ايران، از سوي رسانه هاي خارجي مورد توجه قرار گرفته است. بورل در اين خصوص عنوان کرده است :«ما بايد به منظور حفاظت از منافع‌ و امنيت‌مان و براي جلوگيري از تشديد اوضاع، اين توافق هسته‌اي را زنده نگه داريم. يکپارچگي سياسي اروپايي‌ها براي حفظ اين توافق حياتي خواهد بود.»
اين ادعاها و اظهارات در حالي بيان مي شود که اروپاي واحد کمترين اقدامي در راستاي حفظ توافق هسته اي با ايران صورت نداده است. دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا ماه مي ۲۰۱۸ پس از بارها انتقاد از توافق هسته‌اي با ايران که در ژوئيه ۲۰۱۵ ميان تهران و قدرت‌هاي جهاني حاصل شد، سرانجام به‌طور يک جانبه از آن خارج شد و سپس تحريم‌ها عليه ايران را بازگرداند. اين اقدام او به مخالفت شديد ساير طرف‌هاي توافق، به ويژه هم‌پيمانان نزديک واشنگتن در اروپا منجر شد.
بازي دوگانه و پارادوکسيکال اتحاديه اروپا و خصوصا تروئيکاي اروپايي( سه کشور انگليس، آلمان و فرانسه) در قبال برجام همچنان ادامه دارد. امانوئل ماکرون رئيس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به همراه بوريس جانسون که به تازگي در مسند نخست وزيري انگليس قرار گرفته است، خواستار حفظ يک‌طرفه تعهدات ايران در توافق هسته اي و از سوي ديگر، پذيرش حداقلي ترين تعهدات از سوي خود مبني بر تأمين خواسته هاي بر حق کشورمان هستند.در هر حال، پروژه مهار آمريکا در دوران پسا برجام، آزموني بوده است که اتحاديه اروپا و خصوصا تروئيکاي اروپايي از عهده آن بر نيامده اند. اين موضوع هم در دوران رياست جمهوري اوباما و در جريان بدعهدي هاي وزارت خزانه داري آمريکا و هم در دوران رياست جمهوري دونالد ترامپ قابل مشاهده بوده است. فراتر از آن، نه تنها اروپاي واحد بر خلاف تعهداتي که در زمان انعقاد برجام به ايران داد، اقدامي در راستاي مهار کاخ سفيد صورت نداده است، بلکه خود نيز با دولت‌هاي اوباما و ترامپ در مسير تقابل راهبردي با کشورمان همراه شده است.
يکي از اصلي ترين دلايل عدم اقدام اروپائيان مبني بر پذيرش تعهدات مؤثر در راستاي حفظ برجام، تأثيرپذيري مستقيم آنها از کاخ سفيد است. اين روند پس از خروج دولت ترامپ از توافق هسته اي با ايران نيز ادامه داشته است. پازل برجامي مشترک ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا ( خصوصا تروئيکاي اروپايي) عليه ايران ،مدت‌هاست در حوزه ديپلماسي آشکارو پنهان آنها تعريف و تشريح شده و چينش آن نيز وارد مراحل اجرايي شده است. بر همين اساس،گام برداشته شده از سوي جمهوري اسلامي ايران در خصوص توقف بخشي از تعهدات خود در برجام، نه تنها در تعارض با متن و سند برجام قرار ندارد، بلکه منتج به انهدام قطعات بزرگ پازل مشترک «آمريکايي- اروپايي» عليه کشورمان خواهد شد. در چنين شرايطي سه کشور اروپايي (آلمان، انگليس و فرانسه ) سعي دارند با تکيه بر ساختار حداقلي ، قطره چکاني و مبهم INSTEX و استفاده از بازوان رسانه اي و تبليغاتي خود در غرب، جمهوري اسلامي ايران را در خصوص توقف تصميم اخير شوراي عالي امنيت ملي کشورمان تحت فشار قرار دهند.
از سوي ديگر، واسطه گري اخير مقامات اروپايي نيز خدعه اي بيش ( در خصوص حفظ برجام ) محسوب نمي شود. آنچه مسلم است اينکه پيوستگي راهبردي- امنيتي مقامات اروپايي به ايالات متحده آمريکا، کمترين جايي را براي خوشبيني به تروئيکاي اروپايي و به صورت کلي مجموعه اتحاديه اروپا باقي نمي گذارد.