احیا کار طبیعت یا ستاد؟
مطابق اطلاعات تارنمای «ستاد احیای دریاچه ارومیه» و به گفته فرهاد سرخوش رئیس دفتر استانی این ستاد، تراز دریاچه در روز ۲۲ فروردین امسال به ۶۹/۱۲۷۱ متر رسیده که نسبت به زمان مشابه در سال ۹۸ (۳۲/۱۲۷۱متر) سیوهفت سانتیمتر افزایش نشان میدهد. حجم آب دریاچه هم به حدود چهارونیم میلیارد مترمکعب رسیده که یک میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب بیشتر از سال گذشته است.
جای خوشوقتی است که بزرگترین دریاچه ایران از مرگ نجاتیافته و نیم جانی یافته است.
گو اینکه تراز دریاچه اورمیه (تلفظ محلی) در شرایط عادی ۱۲۷۴ متر و حجم آب آن حدود ۱۴ میلیارد مترمکعب بوده و در بعضی سالهای پرآبی تراز آن به بیش از ۱۲۷۷ و حجم آن به حدود۳۰ میلیارد مترمکعب هم رسیده بود. بهبیاندیگر، باوجودآنکه در ۵، ۶ سال اخیر، ستاد ۷،۶ هزار میلیارد تومان هزینه کرده است، حجم دریاچه حدود یکسوم میزان طبیعی و متوسط است.
در این یادداشت، قصد دارم با استناد به نوشتههای رسمی ستاد احیا و مدیران آب کشور بگویم که افزایش حجم دریاچه اورمیه به دلایلی غیر از عملیات سازهایِ ستاد بوده است.در ابتدا نگاهی میاندازیم به «وضعیت بارندگی تجمعی حوضههای آبریز درجهیک کشور» در تارنمای «دفتر مطالعات پایه منابع آب» وابسته به وزارت نیرو؛ اطلاعات این منبع، در مورد میانگین بارندگی در حوضه آبریز دریاچه اورمیه در
۶ سال آبی اخیر (سالهایی که ستاد فعالیت کرده) چنین است:
سال آبی ۹۴ – ۹۳؛ ۱۵ درصد بیشتر از میانگین ۴۶ ساله
سال آبی ۹۵ – ۹۴؛ ۱۸ درصد بیشتر از میانگین ۴۷ ساله
سال آبی ۹۶ – ۹۵؛ ۱۹ درصد کمتر از میانگین ۴۸ ساله
سال آبی ۹۷ – ۹۶؛ ۲۰ درصد بیشتر از میانگین ۴۹ ساله
سال آبی ۹۸ – ۹۷؛ ۴۵ درصد بیشتر از میانگین ۵۰ ساله
سال آبی ۹۹ – ۹۸ (تا ۲۶ فروردین ۹۹)؛ ۱۵ درصد بیشتر از میانگین ۵۱ ساله
این آمار نشان میدهد که در۶ سال گذشته، میانگین بارشها در حوضه اورمیه بسیار بیشتر از میانگین درازمدت بوده و در سه سال گذشته، این افزایش به شکل معناداری بیشتر و پیوسته بوده است. مشاهدههای تجربی (بارندگیهای سیلآسا در فروردین امسال و پارسال) هم کاملا مؤید همین نکته است.
علی حاجیمرادی، مسئول واحد فنی ستاد احیای دریاچه اورمیه که کوشیده نقش بارندگیها در افزایش آب دریاچه را کمرنگ، و تأثیر اقدامهای ستاد را بسیار پررنگ نشان دهد، گفته است: «آخرین باری که چنین ترازی در دریاچه ارومیه مشاهده کردیم به سال ۱۳۸۹ برمیگردد». ازقضا، در آن سال (و سال ۸۸) هم بارندگی حوضه بیشتر از میانگین بوده است. در خشکسالیها، مانند سال ۸۷ هم آب دریاچه پایین رفته است (بنگرید به نمودار زیر). یعنی، میزان بارندگیها است که تأثیر مهمی بر بالا و پایین رفتن سطح آب دریاچه داشته و دارد (با فرض ثابت بودن عاملهای دیگر).
مقایسه تراز دریاچه اورمیه و بارش حوضه
حاجیمرادی همچنین گفته است: «در سال آبی ۹۸- ۱۳۹۷ … ۳۲ واحد درصد کاهش مصرف بخش کشاورزی» را در منطقه اورمیه شاهد بودهایم و افزوده است که طرح انتقال آب از رودخانه زاب
(سد کانیسیب) به دریاچه هنوز به پایان نرسیده و قرار است که در سال ۹۹ تکمیل شود. با توجه به نکتههای بالا میتوان گفت بالا آمدن آب دریاچه اورمیه، اساسا به دلیل سه سال پیاپی بارندگیِ بیشتر از میانگین و همچنین کاهش مصرف در بخش کشاورزی بوده و ربطی به عملیات سازهای (که مهمترینِ آن انتقال بسیار پرهزینه آب از رودخانه زاب است) ندارد. این موضوع، در کنار دیگر سخنِ فرهاد سرخوش که گفته «برنامههای ستاد حدود یکونیم تا ۲ سال از برنامه عقب است» نشان میدهد که نقش ستاد در بهبود وضع دریاچه ناچیز و بودجههای عظیم صرفشده توسط آن (بهجز بخش کاهش در مصرف کشاورزی) بسیار کم اثر بوده است. آنچه که میتواند دریاچه را نجات دهد، نه عملیات سازهای، بلکه کاستن از فشار سهمگین غیرطبیعی است که با سدسازی بر روی همه رودخانههای منتهی به دریاچه، زدن چاههای بیشمار در اطراف دریاچه، و مصرف بیملاحظه در کشاورزی منطقه است. در تارنمای ستاد آمده است که نیاز زیستمحیطی دریاچه اورمیه در هر سال ۳۴۲۶ میلیون مترمکعب است، در حالی که کل حقآبهای که به آن میرسد ۲۵۷۸ میلیون مترمکعب است. ستاد اظهارنظر کرده که مابقی این مقدار باید از بیرون از حوضه تأمین شود؛ جای پرسش است که پس چگونه بوده که این دریاچه در هزاران سال گذشته، با آب ورودی از حوضه خودش زنده بوده است؟! آیا عقل سلیم حکم نمیکند که با اصلاح روشهای مصرف، ورودی بیهزینه و طبیعی دریاچه را افزایش دهیم؟ یادآور میشوم که فقط سد بوکان بر روی زرینهرود، حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب گنجایش دارد و برای مقایسه بد نیست بدانیم که تونل آبرسانی از زاب، با هزینه عظیم چهارهزار میلیارد تومانی، هزینههای انرژی و نگهداری بیحساب، و هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی بیشمار، قرار است سالانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب به دریاچه برساند. اگر بودجههایی که صرف ساخت و نگهداری تأسیسات انتقال آب از رودخانه زاب میشود، صرف ارتقای شیوههای آبیاری، ایجاد شغلهای جایگزین و کمآببر برای بخشی از کشاورزان، و طرحهای بازچرخانی آب شود، نتیجههای بسیار بهتری به دست خواهد آمد.
احیای دریاچه ارومیه , ارومیه , دریاچه ارومیه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.