اجتناب از نااميدسازی جوانان
| حميدرضا ترقي |
تقوا در اجتناب از نااميدسازي جوانان؛ بعضيها هستند – چه در مدرسه، چه در دانشگاه، چه در محيطهاي گوناگون کسب و کار- کيفيت حرف زدنشان نااميدکننده است:
«آقا فايدهاي ندارد، آقا به درد نمي خورد»؛ جوان را از آينده خودش و آينده کشور نااميد ميکنند؛ يعني در واقع، قدرت جوان و فرصت وجود جوان را از کشور و از اجتماع اسلامي ميگيرند؛ خب، اين يک منکري است [امّا] توجّه ندارند. تقواي در اين امر، اين است که مراقبت کنند. مقام معظم رهبري درديدار با ائمه جمعه کشور ۲۵/۴/۹۸٫
جواني فصل شورانگيز زندگي و مظهر نشاط و سازندگي است. روح لطيف و قلب ظريف جوان جلوه زيباي آفرينش و صحيفه مصفاي هستي است .شور زندگي و آهنگ سازندگي درنگاه روشن و اميد وار جوان متجلي است . اگر شور و احساس جواني با شعور عميق ديني و سلاح تواناي ايمان الهي تجهيز شود، سعادت نسل جوان و سلامت جامعه تضمين خواهد شد. جوانان همواره کانون توجه مصلحان و آماج تهاجم مفسدان بودهاند زيرا عالم جواني همانگونه که منشأ شور انگيز ترين تجليا ت عاطفي ، روحي و بالندگي است. در معرض فتنه انگيزترين آسيبهاي فردي، اخلاقي و اجتماعي نيز هست. بر اين اساس غفلت از تربيت و هدايت نسل جوان ، موجب خسران و مايه حرمان دولتها و ملتهاست.
در دنياي امروز ، که به تدريج ارزش هاي انساني تضعيف و آسيبهاي اجتماعي تشديد مي شود و جوانان به اقتضاي طبيعت جواني در معرض بحران هويت و استخفاف شخصيت قرار ميگيرند، تنها راه نجات و اميدواري ، احياي فکر ديني و قداست مذهبي درپاسخ به نداي فطرت الهي آنان است.
تجربه نشان داده است که روح نا آرام و قلب پر التهاب نسل جوان جز در پرتو شعاع جاودانه دين و نواي شور انگيز ايمان و نسيم ملکوتي وحي وتفکر تمدني و مهدويت آرامش و تسکين نمي يابد.
پيروزي انقلاب اسلامي ايران چون مشعلي فروزان و معياري جاويدان توانست بارقه اميد را دردل هاي نوميد برافروزد، آرماني که انقلاب اسلامي براي جوان مسلمان ترسيم کرد ه است جوان طالب کمال را به حرکت وتلاش و اميد واداشته وآثار و برکات معجزه آسايي را براي پيشرفت کشور در ابعاد گوناگون به ارمغان آورده است. جوانان سرمايه اصلي و آينده سازان ميهن اسلامي هستند وهمانطور که پيروزي در انقلاب وجنگ تحميلي مرهون فداکاريها و ايثارگريهاي نسل جوان است بي شک درگام دوم انقلاب براي تحقق دولت اسلامي و جامعهسازي اسلامي و دستيابي به تمدن نوين اسلامي بايد به اين نسل تکيه کرد ؛ البته نسلي که تربيت اسلامي و انقلابي يافته و هويت انقلاب اسلامي را درک و دشمنان راه را بصيرانه شناخته باشند و خود را براي پذيرش مسئوليتهاي سنگين اداره کشور آماده کرده باشند .
عوامل نااميدي جوانان
الف)-کند شدن حرکت علمي کشور
اگر اين حرکت علمي دچار دشمنيها بشود و ما نفهميم و از آن مراقبت نکنيم، يک نتيجه بسيار سنگين و تلخي خواهد داشت. ميدانيد آن نتيجه چيست؟ آن نتيجه عبارت است از ايجاد يأس در نيروهاي جوان کشور؛ اگر اين به وجود آمد، درست کردن و رُفو کردنش ديگر به اين آسانيها نيست. يک اميدي در جامعه جوانِ فرزانه درسخوان در طول اين چند سال وجود پيدا کرده – خب سالها است که اينجا با جوانها مينشينيم و ميآيند صحبت ميکنند؛ من مقايسه ميکنم، صحبتي را که امروز اين بچهها کردند، با صحبتي که مثلا چند سال قبل اينجا ميشنفتم، زمين تا آسمان فرق کرده؛ جوانهاي ما رشد کردهاند، پيش رفتهاند، پخته شدهاند، عمق پيدا کردهاند، گستره نگاهشان وسيع شده؛ اينها خيلي قيمت دارد-
اگر اين جوانها مأيوس بشوند، نااميد بشوند، به اين آساني نميشود آنها را برگرداند ۲۸/۵/۹۷٫
ب)- بزرگ نشان دادن مشکلات کوچک دررسانهها
يکي از عواملي که در ذهنيت کل جامعه، به قول روانشناسان «روانپريشي» بهوجود ميآورد، نااميدي و يأس است. گاهي عوامل گوناگوني هم پيدا مي شود که بهطور طبيعي ايجاد يأس مينمايد يا اميد را ضعيف ميکند. همينها را تشويق نمودن و نااميدي در مردم ايجاد کردن، خيلي خطاست. بايد در مردم اميد ايجاد شود. بنده گاهي اوقات به دوستان صدا و سيما تذکر دادهام که گاهي يک مشکل کوچک
– مثلا مشکل يک منطقه – را در تلويزيون مطرح ميکنند، هاي و هوي و جنجال به راه مياندازند که مثلا جاده فلان جا خراب است يا پل هوايياش کشيده نشده يا فلان چيز ديگر. خيلي خوب؛ اين مشکل بايد حل شود، اما معنايش اين نيست که اين را در تلويزيون بياوريم؛ چون وقتي چنين چيزي را در تلويزيون آورديم، بهطور طبيعي در ذهن مخاطب تعميم پيدا ميکند؛ يعني از نظر مخاطب مشکل اين نيست که يک پل در فلان خيابان وجود ندارد، بلکه معنايش اين است پلي که براي مردم لازم است، ساخته نميشود. حرفهاي مأيوسکننده و چيزهايي را که بهراحتي در ذهن مردم شمول و عموميت پيدا ميکند، نبايد در تلويزيون مطرح کرد. در گوشهاي مشکلي وجود دارد، مسئولان مستقيم و غيرمستقيم بايد تلاش کنند؛ آن را برطرف نمايند؛ اما تعميم دادن مشکل اصلا درست نيست.۱۵/۱۱/۸۱
پ)-تعريف غلط از رژيم گذشته
گاهي ميآيند، مثلا در ميزگرد در زمينه آموزش و پرورش يا کتاب يا غيره حرف ميزنند که «بله؛ يادش بهخير! آن گذشتهها و قديمها اينطور بود». کدام قديم ها!؟ به يک قديم موهوم اشاره ميکنند که آنطور بود و حالا اينطور شده! چنين حرفهايي اصلاً قابل استدلال نيست. کدام قديم!؟ طوري حرف زده ميشود که مخاطب تصور ميکند ما هرچه از قديم دور ميشويم، به سمت خرابتر شدن حرکت ميکنيم. همين ۱۵/۱۱/۸۱
ج)- تاريک نشان دادن افق آينده
ما منکر وجود عيوب نيستيم؛ منتها منکر اين هستيم که اين عيوب ما را نااميد کند؛ اين را نميگذاريم؛ يعني بنده خودم و مسئولاني که مسئولان اين بخشها هستند، با همه وجود با نااميدي مبارزه ميکنيم. براي اينکه مهمترين مانع پيشرفت يک شخص و يک ملت، نااميدي و تاريک ديدن افق است؛ نه، افق روشن است و ميتوان جلو رفت. نااميدي است. شما بايد به عکس بگوييد. واقعيت هم به عکس است۲۵/۶/۸۵٫
د)- ناکارآمدي مجريان درحل مشکلات مردم
در سند آينده پژوهي ايران ۱۳۹۶ حدود سه چهارم از مردم در پاسخ به اين پرسش که چقدر اميدوارند اين مسائل و مشکلات در آينده حل شود، اظهار کردهاند اميدي ندارند وضع بهتر شود يا اوضاع به همين ترتيب خواهد بود و بخشي هم اظهار کردهاند که اوضاع بدتر خواهد شد. پاسخ مردم به چنين پرسشهايي معمولا براساس تجريه گذشته يا بر اساس روندي است که تا به حال با آن مواجه بودهاند. در واقع قاعدتا کساني که اين گونه درباره آينده داوري ميکنند به روندي که در مسائل مختلف طي شده مينگرند و چون ميبينند اين مسائل و مشکلات نه تنها کمتر نشده، بلکه افزايش هم پيدا کرده و در مواردي بغرنجتر و پيچيدهتر هم شده است، از بهبود اوضاع در آينده نيز ابراز نااميدي ميکنند. در واقع از يک سو روند مشکلات را ميبينند و از سوي ديگر تواناييها و ظرفيتهاي مديريتي کشور و فرهنگ عمومي را نگاه ميکنند و به اين نتيجه ميرسند که با توجه به توانايي و کارآمدي شيوه مديريتي فعلي، احتمالا اين شيوه مديريت از عهده حل مشکلات برنميآيد. بنابراين ميتوان استنباط کرد که اين نااميدي در واقع نااميدي از توانايي شيوه مديريتي کشور براي حل مسائل است که بر اساس تجربه زيسته مردم حاصل شده است.
ذ)-القائات دشمنان انقلاب
جوانها بروند تحليل کنند، بنشينند، فکر کنند و ببينند که اينجا چه چيزي نقشآفريني کرد؟ کدام عنصر تأثير گذاشت که آن نهضتها نتواند باقي بماند و نتواند به نتايج نهايي خودش برسد اما اين انقلاب توانست قدرت مندانه بايستد؟ علت چه بود؟ اينها را بنشينند جوانهاي ما تحليل کنند. اگر ما بتوانيم تحليل درستي از اين حوادث پيدا کنيم، آنوقت ديگر اين بذر ترس و رعب و نااميدي که بعضي در دل مردم ميپاشند بکلي خواهد پوسيد و از بين خواهد رفت؛ [اگر] بتوانيم درست بفهميم، راه آينده اين کشور کاملا روشن خواهد شد. باقي ماندن، ماندگاري، طاقت آوردن براي يک حادثه اجتماعي، خيلي عنصر مهمي است. خب بله حوادثي در دنيا رخ ميدهد که گاهي خيلي هم بزرگ [است] اما زائلش ميکنند، دشمن بر آن تسلط پيدا ميکند و آن را از بين ميبرد؛ اينکه يک انقلاب بتواند بماند خيلي مهم است. البته اينها بحثهاي طولاني لازم دارد و جوانها بايد يک قدري بروند مطالعه کنند.۱۹/۱۰/۹۴
ر)-فساد اقتصادي دربعضي مسئولان
فساد اقتصادي؛ چه دست داشتن در فساد اقتصادي، چه چشم بستن بر فساد اقتصادي، چيزهايي است که حرکت عمومي کشور را کند ميکند. فساد اقتصادي، هم خودش يک کُندکننده است، از جهت اينکه فساد است و مسئله ماليه عمومي کشور را دچار مشکل ميکند، هم انعکاسش در ذهن مردم از جهت ديگري موجب فساد است، که نااميدي ايجاد مي کند؛ لذا چه شرکت داشتن در يک فساد – العياذباللَّه و خداي نخواسته – چه ديدن و چشم بستن بر يک فساد؛ يا کشاندن مردم به فساد؛ نوع ادبيات، نوع حرف و کاري که مردم را نسبت به مسائل مفسدانه جَري و گستاخ کند – چه فساد مالي، چه فساد امور جنسي و امثال اينها – کُند کردن حرکت کشور است، و اينها گناهان ماست.۱۸/۷/۸۵
ز)- ايجاد اختلاف وتفرقه
يکي از چيزهايي که حرکت کشور را کُند ميکند، تفرقه، اختلاف و دست به گريبان شدن است؛ اين ايجاد اختلاف يا دامن زدن به اختلاف، جزء گناهان مخصوص طبقه ماها مجموعه مسئولان و سياستمدارها – است ۱۸/۷/۸۵
آثاروتبعات نااميدي در جوانان
۱-کاهش سرمايه اجتماعي
اين نااميدي بسيار نگران کننده است و براي مديران، حکومت و نظام مديريتي و سياسي کشور نوعي هشدار جدي محسوب ميشود که بايد براي آن چارهجويي اساسي کنند.ابراز نااميدي بخش عمده مردم از آينده مسائل مختلف را نشان ميدهد. سرمايه اجتماعي دولت (به معناي اعم آن) کاهش يافته و اعتماد به آن کم شده است. در واقع برداشت مردم اين است که شيوه مديريتي کشور کارآمدي لازم براي حل مشکلات جامعه را ندارد. همه اينها نشانههاي پايين آمدن سرمايه اجتماعي است.
۲-گرايش به حرکتهاي افراطي
نااميدي از بهبود امور و به ويژه نااميدي از اصلاح نظام مديريتي ميتواند جامعه را به سوي حرکتهاي افراطي سوق بدهد؛ يعني ميلي به رفتارهاي تند را در جامعه ايجاد کند. درواقع اين نااميدي ميتواند براي جامعه نيز عوارض نامطلوبي به دنبال داشته باشد. برخي از اتفاقهايي که اخيراًرخ داد؛ اينکه ناگهان در تعداد زيادي از شهرهاي کشور اعتراضهاي نسبتا گسترده و عميقي رخ داد، ميتواند تا حد زيادي ناشي از چنين نااميديهايي باشد.
۳- دشوارشدن جامعه سازي اسلامي
يكي از مهمترين خطرات نااميدي دشوار شدن جامعه سازي است. به اين معنا كه در جامعه فرسايش سرمايههاي اجتماعي رخ ميدهد. اعتماد اجتماعي افول ميكند و امكان همزيستي دشوار ميشود. فرار مغز و سرمايهها، تخريب منافع جمعي و دنبال كردن منافع فردي و… از اثرات نااميدي است.
۴-جلوگيري از رشد و پيشرفت کشور
عزيزان من! اميد، بزرگ ترين قوه محرکه انسان است. اميد به پيروزي، اميد به پيشرفت و اميد به موفقيت، هر انساني را به حرکت وادار مي کند. اگر شما بخواهيد هر انسان فعال و سرزنده و شادابي از حرکت بيفتد، کافي است او را نااميد کنيد. اگر نااميد کرديد، دستهاي فعال سست خواهد شد؛ زانوان فعال و استوار به لرزه خواهد افتاد. ميخواهند ملت ايران را نااميد کنند. چرا؟ چون ميبينند که ملت ايران امروز به سوي يک آينده خوب و روشن که در آن، هم دنياي مادي او تأمين است و هم عزت و سربلندي و ايمان و نفوذ او در سطح دنياي اسلام تأمين ميشود، حرکت ميکند.۲۴/۷/۷۶
امروز هر كس كه مردم را نااميد كند و به خود، به مسئولين و به آينده بياعتماد كند، به دشمن كمك كرده است.۱۳۸۶/۰۱/۰۱ اميدواريم ائمه محترم جمعه ضمن اميد بخشي به مردم نسبت به حل مشکلات آنها پيگير باشند.
تقوا , حميدرضا ترقي , کسب و کار , نااميدسازي جوانان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.