|حمیدرضا ترقی |
همچنان که شکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق آن نشد، شکوه و جلال آمریکا هم مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد. ۱۳۹۸/۱۱/۲۹تبیین چندمین باره رهبر معظم انقلاب از شرایط آمریکا برای نسل جوان کشور مان نشان از دغدغه جدی معظم له نسبت به احتمال تأثیر گذاری تبلیغات سوء رسانه های غرب گرا در داخل و خارج بر روی افکار نسل آینده کشور نسبت به واقعیت جنایتکارانه و غیر قابل اتکا ء و الگوگیری تمدن منحط آمریکا برای نسل جوان است . اصولا کشور های ضعیف به رغم ضعف از قدرت برخوردارند و کشور های قدرتمند درعین قدرت از ضعف و آسیب پذیری رنج می برند . رویارویی آمریکا با بحران های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و نظامی ؛ فرضیه ضعف و آسیب پذیری فزاینده اقویا را تقویت می کند و حکایت از آن دارد که موج رسوائی ها در آمریکا به طوفانی کامل بدل می گردد و عوامل فاجعه به غرق شدن کشتی عظیم آمریکا مثل تایتانیک منجر خواهد شد .
توصیف رهبری از هویت فعلی آمریکا
برادران عزیز، خواهران عزیز، جوان‌ها! من اصرار دارم که این نکته را توجه کنید:
• امروز آمریکا با بزک و آرایش، خودش را سرِ پا نشان می دهد؛ واقع قضیه این نیست.
• امروز آمریکا، از مقروض‌ترین دولت‌های دنیا است؛ ۲۲ هزار میلیارد دلار به کشورهای مختلف مقروض است.
• امروز در آمریکا اختلاف طبقاتی از همیشه بیشتر است. یکی از شخصیت‌های سیاسی امروز آمریکا می گوید در همین دولت ترامپ که سه سال است سر کار آمده، بیش از صد میلیارد دلار بر ثروت پنج نفر از ثروتمند‌ترین‌ها افزوده شده؛ سه نفر از این پنج نفر، به قدر نصف جمعیت آمریکا ثروت دارند! اختلاف طبقاتی را ببینید. یعنی سه نفر آدم به قدر ۱۶۰ میلیون جمعیت، ثروت دارند.
• از آن طرف، حقوق هشتاد درصد کارگران کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد، یعنی فقیرند.
• از هر پنج نفر آمریکایی فقط یک نفر اگر به دکتر مراجعه کرد، می‌تواند دواهایش را بخرد؛ چهار نفر دیگر اگر به دکتر مراجعه کنند، پول خریدن دوایشان را ندارند.
• فاصله‌ ثروت سفیدها و سیاه‌ها در پنجاه سال اخیر در آمریکا سه برابر شده. این رئیس‌جمهور فعلی آمریکا ادعا می‌کند که اوضاع اقتصادی را بهتر کرده؛ گفته‌‌اند بله، اوضاع اقتصادی بهتر شده [ولی] برای میلیاردرها، نه برای مردم آمریکا؛ وضع اجتماعی آمریکا این است.
یکی از رؤسای جمهور سابق آمریکا می‌گوید آمریکا یک الیگارشی است -یعنی حکومت طبقه خاص، بدون دخالت مردم-
با رشوه‌خواری سیاسی نامحدود؛
• آثار فقر هم در آمریکا فراوان، خیابان‌خوابی‌ها بسیار زیاد. آمار این‌ها را البته نوشته‌اند ده‌ها میلیون فقیری که نان شب ندارند؛ تعداد بسیار زیادی که شب ناچارند در خیابان بخوابند. یک خرده که هوا سرد می‌شود، شما در خبرها می‌شنوید که در آمریکا این قدر آدم مردند؛ خب چرا بمیرند؟ مثلافرض کنید سرمای پنج درجه زیر صفر که مردن ندارد؛ [اما] چون در خیابان می‌خوابد، چون خیابان‌خواب است [می‌میرد]. گرما هم که زیاد می‌شود -۴۰ درجه یا ۴۲ درجه- یک عده‌ای می‌میرند، چون در خیابانند، خیابان‌خوابند.
• حالا آمار جنایت‌ها و آمار فسق و فجورها [بماند]؛ چیزهای عجیب و غریبی از لحاظ اجتماعی در آن کشور رایج است که انسان می‌فهمد این‌ها مثل خوره افتاده به جان این کشور و مثل موریانه دارد این را از بین می‌برد.
• [آمریکایی‌ها] ظاهر را آرایش می‌دهند، شکوه و جلال می‌دهند به ظاهر قضیه، برای اینکه هم دیگران را فریب بدهند، هم بعضی‌ها را در دنیا بترسانند؛ ظاهر قضیه آرایش است، شکوه و جلال است.
• امروز آمریکا مظهر اینهاست؛ مظهر ظلم است، مظهر استکبار است، لذاست که در دنیا هم منفور است. قدرت مادی‌اش را به رخ این و آن می‌کشد.
• امروز البته قله طغیان و استکبار و طاغوت، آمریکاست که درواقع در دست صهیونیست‌ها -نه دولت صهیونیستی در دست ثروتمندان و کمپانی‌دارهای صهیونیست- دارد می‌چرخد۱۳۹۸/۱۱/۲۹
چرا در گام دوم باید غرب گرایی را کنار گذاشت
درگام اول انقلاب اسلامی که عمدتا دولت در دست غربگرایان و اصلاح طلبان و تکنوکرات‌های متمایل به غرب و لیبرال‌ها بود چون:
۱-این جریان به مبانی سیاسی لیبرال دموکراسی و سکولاریسم معتقد است و نسبت به درهم تندیدگی دین و سیاست باوری ندارد.
۲- به تکنوکراتیسم غربی و عمل‌گرایی باور دارند.
۳-به چارچوب های تفکر و عمل انقلابی اعتقاد چندانی ندارند.
۴- در عرصه اقتصاد بیشتر خود را به مبانی اقتصادی غرب و همان لیبرال سرمایه داری غربی پایبند می دانند.
۵-به طور کلی حاکمیت ظالمانه غرب بر جهان را پذیرفته اند.
۶-انقلابی گری را تفکر احساسی دانسته و عمیقا بر این باورند که دوران انقلابی گری و تفکر احساسی سپری شده است.
۷-به انجام امور فرهنگی توسط دولت باور چندانی ندارند و بیشتر به پلورالیسم معرفتی و به تبع آن پلورالیسم فرهنگی معتقدند.
۸-اندیشه‌های سیاسی غرب را قبول داشته به طور کلی
غرب گرایی، غرب باوری و حتی در مواردی علقه‌های غرب پرستی دارند. این ها مواردی است که آنچنان پنهان نبوده و در موضع گیری‌ها و رسانه‌های جریان مذکور کاملا مشخص است و حتی عوامل این جریان برای انتقال دیدگاه فکری و سیاسی خود به بدنه جامعه اصرار دارد.
مع الاسف بخشی از اصلاح‌طلبان در این مسیر به قدری پیش رفته‌اند که در مواردی حتی از غرب‌زدگی هم عبور کرده‌اند و به غرب‌پرستی رسیده‌اند.
حرکت همه جانبه بسمت تمدن اسلامی
اولین قدم در گام دوم انقلاب به‌سوی تمدن نوین اسلامی زدودن تفکر غربگرائی از ذهن مسئولین ومجریان کشور وسپردن مسئولیت‌ها به عناصر انقلابی و ضد استکباری است .
نسل جوان که آینده ساز کشور و مسئولیت بار سنگین گام دوم را بناست بدوش بکشد باید باور کند که تفکر غربگرایی مارا به تمدن نوین اسلامی نمی رساند .نسل جوان باید باور کند که آمریکا و تمدنش در حال اضمحلال است و نمی‌شود برای رشد و توسعه کشور به او تکیه کرد.نسل جوان باید باور کند که ماهیت امروز آمریکا ؛ سلطه گر؛ ظالم زور گو؛ شیطانی ؛نژادپرست؛چپاولگر وجنایتکار است.نسل جوان باید به این باور رسیده باشد که حرکت به‌سوی تمدن نوین اسلامی به تکیه به ارزشهای دینی وفرهنگ
ایرانی –اسلامی ممکن است .نسل جوان نباید فریب ظاهر بزک کرده آمریکا را بخورد .نسل جوان باید به توانمندی‌ها و استعدادها و ظرفیت‌های عظیم خود تکیه کند .
فاصله گرفتن از غرب گرایی مثل لااله قبل از الا الله است .
حرکت به‌سوی تمدن نوین اسلامی با کشتی در حال غرق شدن غرب و آمریکا امکان پذیر نیست .اینها علت طرح و تأکید چندباره رهبری بر تبیین ماهیت آمریکا برای نسل جوان امروز کشور است ؛ امید میرود این نسل با درایت و تیز بینی از تفکر غربگرایی فاصله بگیرد و مسیر تمدن اسلامی را درست و دقیق طی کند .