قسم به قلم - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 88321
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۴ تیر ۱۴۰۲ - ۶:۱۰ |
خواندن، نوشتن را بهبود می‌خشد و نوشتن، اندیشه را

قسم به قلم

قلم هیچ گاه کم فروغ نمی‌شود، چون خدا به آن قسم خورده است. تکنولوژی‌ها آمده‌اند و هر روز پیشرفته‌تر از قبل شده‌اند؛ اما همچنان نوشتن و قلم زدن، به عنوان فعالیتی مطلقا انسانی، ارزشمند و بااهمیت باقی مانده است. چرا خداوند به قلم قسم خورد؟ چون تأثیر آن هر روز در زندگی انسان‌ها پررنگ‌تر می‌شود.
قسم به قلم
جواد شاملو 
قلم هیچ گاه کم فروغ نمی‌شود، چون خدا به آن قسم خورده است. تکنولوژی‌ها آمده‌اند و هر روز پیشرفته‌تر از قبل شده‌اند؛ اما همچنان نوشتن و قلم زدن، به عنوان فعالیتی مطلقا انسانی، ارزشمند و بااهمیت باقی مانده است. چرا خداوند به قلم قسم خورد؟ چون تأثیر آن هر روز در زندگی انسان‌ها پررنگ‌تر می‌شود. ما به قلم نیاز داریم. چون قلم، نقطه اوج قوه ناطقه ماست و قوه ناطقه، همان زبانی است که ما با آن می‌اندیشیم. از این جهت، رشد قوه ناطقه، به طور مستقیم باعث رشد قوه عاقله می‌شود. هرچه امکانات زبانی ما رشدیافته‌تر باشد و هرچه کمیت دایره واژگان ما گسترده‌تر، کیفیت تفکر ما افزوده خواهد شد. برای رشد قلم چه باید کرد؟
کتاب‌های متعددی درباره نویسندگی و مهارت‌ها و فنون آن نوشته یا ترجمه شده که هر کدام در جای خود ارزشمند است. مثلا می‌توان کتاب «لوازم نویسندگی» مرحوم نادر ابراهیمی را خواند. می‌توان «نون نوشتن» محمود دولت آبادی را خواند یا از «حرکت در مه» محمدحسن شهسواری نکته‌ها آموخت. می‌توان به سراغ نویسنده‌های خارجی رفته و کتاب «فوت و فن بازنگری و ویرایش رمان» را دست گرفت. کتابی که برخی نکته‌های آن تا همیشه در ذهن هنرآموز می‌ماند. نشر سوره مهر، سری کتاب‌های خوبی در حوزه آموزش نویسندگی منتشر کرده است. همچنین می‌توان کتاب بسیار خوب «رها و ناهشیار می‌نویسم» اثر ادر لارا که توسط نشر اطراف منتشر شده است را ورق زد و از آن لذت برد و همزمان جستارنویسی آموخت. اگر کسی به داستان‌نویسی علاقه دارد، حتما باید کتاب «داستان» از رابرت مک کی یک گوشه از کتاب‌خانه‌اش جا خوش کرده باشد. 
اما آیا این‌ها چند درصد می‌تواند به نویسنده شدن ما کمک کند؟ اگر بخواهیم خیلی این کتاب‌ها را تحویل بگیریم، باید بگوییم حدود یک درصد. شاید بتوان با اغماض گفت خواندن این کتاب‌ها برای نویسنده شدن شرط لازم است، اما مطلقا شرط کافی نیست. برای آنکه قلممان خوب شود، باید بخوانیم. این مهم‌ترین بخش ماجراست. معمولا وقتی با هزار استدلال مثل همین الان ضرورت کتاب خواندن را اثبات می‌کنیم، سؤال پیش می‌آید که چه بخوانیم؟ پاسخ به این سؤال غیر ممکن است. چون پاسخ‌دهنده باید شما، محدوده سنی شما، سطح مطالعات و تحصیلات شما و مسائل دیگر را بداند و نظر به آن‌ها به شما پیشنهاد کند. اما به طور کلی منظور ما از کتاب‌خواندنی که برای نوشتن مفید باشد، رمان خواندن است. بعضی رمان‌ها را هر ایرانی باید بخواند. مثل «آتش بدون دود» و «بر جاده‌های آبی سرخ» از نادر ابراهیمی را. مثل «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» از محمود دولت‌آبادی را. مثل «ترکه‌های درخت آلبالو» از اکبر خلیلی را.
 مثل «دا» و «پایی که جاماند» و «نورالدین پسر ایران». را. مثل «زمین سوخته» از احمد محمود را. یا رمان «جاده جنگ» منصور انوری را. این کتاب‌ها، داستان ما را به عنوان یک ملت تعریف می‌کنند و هر کدام برگی از شاهنامه تاریخ ایران‌زمین هستند. با خواندن این روایت‌های ملی، هم گفتار و کردار و پندارمان را بهبود می‌بخشیم و هویت ملی را ترمیم می‌کنیم.
نویسنده : جواد شاملو |
برچسب ها
, ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰

8 − 5 =

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.