تغایرهای موهوم!
محمدكاظم انبارلویی
مقام معظم رهبری در نطق حكمتآمیز خود در مراسم تنفیذ دولت به طور اخص و احزاب و گروهها و جریانهای سیاسی كشور را به طور اعم از «تغایرهای موهوم» پرهیز دادند و فرمودند: با نگاه وفاقآمیز و نگاه ملاطفت باید این توهمات را تضعیف كرد. این نكته مهم و كلیدی در رسیدن به اتحاد و وفاق ملی و انسجام اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب قریب به این مضمون فرمودند :
تبدیل مردم از یك جمع منفعل و پراكنده و متفرق به مجموعهای متحد، پرانگیزه، هدفدار و آرمانخواه هنر اصلی انقلاب است و امام (ره) این هنر را در حد اعلا داشت.
واقعیت این است جوهرو گوهر انقلابیگری در جمع كردن ملت، بیرون آمدن از انفعال و پراكندگی و خلق یك مجموعه قدرتمند و متحد است . كسانی كه در اردوگاه انقلاب به خطكشی موهوم بین نیروهای انقلاب میپردازند از وجود چنین جوهر وگوهری محروم هستند.
و نیز فرمودند: دولت باید مظهر وفاق ملی باشد تعهد به گفتوگوی صادقانه و در میان مردم رفتن، مسیر درست رسیدن به وفاق ملی است.
مسیر رسیدن به پیشرفت، رفاه و توسعه همهجانبه اجماعسازی در سطح ملی است. دشمن از ابتدای پیروزی انقلاب در رسیدن ملت به وفاق اخلال كرده و میكند و خواهد كرد.كشورهایی كه امروز حرفی برای گفتن در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست و امنیت ملی دارند در مسیر اجماعسازی به قلههایی رسیدهاند و ملتها را دعوت به الگوبرداری از خود میكنند.امامین انقلاب مهارتهای خود را در هدایت انقلاب به سمت وفاق ملی نشان دادند و جلوی تكرار شكست انقلاب مشروطیت و تكرار عدم توفیق نهضت ملی شدن نفت را گرفتند، اما رجال سیاسی، نخبگان و احزاب و گروههای سیاسی در این امر مهم كمتر توفیق داشتند.
خرده گفتمانها در جریان اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان و به طور كلی در اردوگاه انقلاب «غیریتسازی» تولید میكند. لذا اصولگرایان را در همین انتخابات به ۴۸ گروه وحزب و اصلاحطلبان را به ۴۵ گروه و حزب پراكنده كشاند.
مجموعههایی پدید آمدند كه از درون و بیرون گسیخته و هر جماعت به فكر خود بودند الا به فكر امور ملی، وفاق و اتحاد ملی و انسجام اسلامی!
اگر ظهور یك چهره سیاسی و مذهبی مثل آیت الله رئیسی در سپهر سیاست كشور نبود معلوم نبود سرمایه اجتماعی اصولگرایان در بازاریابی سیاسی چه سرنوشتی پیدا میكرد. در حوزه اصلاحطلبان هم با بدكاركردی حسن روحانی و كارنامه سیاه اصلاح طلبان نیز آنها با «تغایرهای موهوم» به سرمایهسوزی افتادند.
معمولا جوامع و انقلابها پس از «تولید قدرت» وقتی به سراشیبی «توزیع قدرت» میافتند، موتور «غیریتسازی» روشن میشود و قدرت ملی را از درون میپوساند.
اصولگرایان در سال ۸۴ قدرت را از هاشمی و خاتمی تحویل گرفتند اما در چاه ویل عدم توازن توزیع قدرت افتادند به طوری كه این اواخر گیس و گیسكشی و مجادلات سیاسی بین دولت و مجلس از یك طرف و در درون هر یك از قوا از سوی دیگر باعث شد به راحتی قدرت را واگذار كنند.
رهبر معظم آن هنگام هر چه سفارش به وحدت و حفظ انسجام درونی میفرمود، گوش شنوایی وجود نداشت. پدیده انحراف به عنوان پاشنه آشیل اصولگرایان به منصهظهور رسید و گریزی از آن نبود.
خداوند رحمت كند شهید مطهری را ، یك وقتی از قول علامه طباطبایی میفرمودند: «انسان گاهی خیال میكند تزكیه نفس كرده است ولی نمیداند چه چیزهایی در شعور مخفی او پنهان است. آن چیزها یك روز ظهور میكند و میبیند چه جاهطلبی ، كینه و نفرتی و … در دل او بوده است.»
علامه ادامه میدهد و میگوید : «گاهی امر بر انسان مشتبه میشود فكر میكند خود را اصلاح كرده است بعد نمیداند چه بساطی در ته حوض وجود او مخفی بوده است.»
بعد مثال می زند و میگوید : «گاهی در حوض خانهای یك خزهای انسان میبیند و برمیدارد ناگهان یك تكه گوشت گندیده از ته آب حوض بالا میآید و پیش خود میگوید صد رحمت به كثافتهای سطح آب و …»
در توزیع قدرت است كه كثافات ته حوض وجود انسان یعنی خودشیفتگی، جاهطلبی، خودبینی، خودپسندی، حسادت و … بالا می زند، همه چیز را خراب میكند. اصولگرایان اكنون با پیروزی در انتخابات مجلس، شوراهای اسلامی و ریاست جمهوری مشغول توزیع قدرت هستند در وسط چنین مهلكهای قرار دارند. «غیریتهای موهوم» ، گاهی تا آنجا پیش می رود كه ریختن عرض، آبرو و خون هم را حلال میشمارند. به این نكتهسنجی حافظ دقت نمیكنند كه فرمود :
ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفتهای
كت خون ما حلالتر از شیر مادر است
از آستان پیرمغان سر چرا كشیم
دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
اگر وظیفه انقلابیون بسط گفتمان رهبری در جامعه است چرا باید اجازه داده شود خرده گفتمانهای «غیریتساز» تا آنجا پیش رود كه گاهی ریختن خون هم را حلال بشمارند.
برای رسیدن به «وفاق ملی» ابتدا باید در اردوگاه اصولگرایان كه متكفل امر «تقنین» و «اجرا» در قوه مقننه و قوه مجریه هستند یك وفاق و اجماع روی شیوه حكمرانی و تقسیم كار صورت گیرد تا این اجماع پایه اصلی وفاق ملی و تعامل با دیگر جریانها باشد. بدون طی این مسیر حوادث تلخ سال ۸۸
و نیز تلختر از آن در سال ۹۲ هنگام انتقال قدرت به اصلاحطلبان قابل تكرار است!
محمد کاظم انبارلویی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.